شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

من حیدری ام



من حیدری ام خدا چه لطفی کرده

با مهر علی دل مرا چون بُرده

 

از هرکه بپرسیم همین را گوید

چون 1 پادشه ست علی و ما چون بَرده2

 

-------------------------------------

1-  شبیه

2-  1388 /  1431


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۴
یاحق




خبر از حادثه و سر نهان دارد اشک

چهره ای مضطرب و دل نگران دارد اشک

 

جگر سوخته تعبیر دل سوزان است

دل سوزان تر از این حرف و بیان دارد اشک

 

-------------------------------------------

1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۱
یاحق




بی تو نفس کشیدن، غیر بلا ندارد

درد ندیدن تو هرگز دوا ندارد

 

من از صدای باران فهمیدم این معما

فردی در این زمانه جز تو وفا ندارد

 

----------------------------------

1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۵۷
یاحق


مرا به نوکری ات کن قبول آقا جان!

تو را به جان علی و رسول آقا جان!

 

به روسیاهی خود اعتراف دارم من

تو خود کن آیه ی رحمت نزول آقا جان!

 

تمام قافله ها رد شدند و من ماندم

رها کنم ز بلای عدول آقا جان!

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۵۱
یاحق


ادب عباس از خُلق تو دارد

طراوت یاس از خُلق تو دارد

 

درخشش، روشنی، نور و تلألؤ

یقین الماس از خُلق تو دارد

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۲
یاحق



می توانم درد را در چشم تو باور کنم

در سکوت ناله ات فکر غمی دیگر کنم

 

می توانم آسمان را بنگرم در اشک تو

ابر و باران، باد و طوفان را دوباره تر کنم

 

از نفس های تو غربت در دلم پیدا شده

عاقبت میمیرم و این قصه را ابتر کنم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۰
یاحق


میان سینه دوباره تپش تپش غوغاست

سرور لم یزلی از کران دل پیداست

 

دوباره زائر یاسم، از عطر او مستم

شبیه باغ پر از گل مزار او زیباست

 

همیشه مرقد چشمم ز نور او روشن

تمام آینه هایش نشانه ای ز خداست

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۱۵
یاحق
فجر


فجر یعنی لاله ای آغشته به رنگ جنون

فجر یعنی پیرهن هایی که شد رنگین به خون

 

فجر یعنی آسمانی فارغ از ابر ستم

فجر یعنی بارش رحمت ز اول تا کنون

 

فجر یعنی یک هدف، یک مقتدا دنبال آن

مردمی دل خسته از نامهربانی درون

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۰
یاحق


قسمت این بود که ما نوکر میخانه شویم

تا ابد در به در باده ی جانانه شویم

 

خود بگو جان دو عالم به چه قابل دارد

آن زمانی که قرار است که دیوانه شویم

 

-------------------------------------

1388

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۶
یاحق



کاش این رابطه ی میانمان کم نشود

دلمان ثانیه ای منقلب از غم نشود

 

کاشکی حرمت این رابطه دائم باشد

قلب از فاصله ها اسیر ماتم نشود

 

---------------------------------

1388

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۴
یاحق