شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

 

بریدم از همه اما بریدن از تو نشد

کشیدم از همه دست و کشیدن از تو نشد

 

محبت همگان را خودم نمی‌دیدم

به قدر ثانیه اما ندیدن از تو نشد

 

زبان به مهر گشودم به شوق گفتن تو

ولی چنین سخنی را شنیدن از تو نشد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۲۹
یاحق

قصه ما

دلم می‌خواست چهره‌ای برایت تصویر کنم و در چشمانت، خیره بمانم و بنویسم از دیروز و امروز و فردایت. بیا و حالا که نمی‌شود تو را در یک قاب محدود کرد، دستانم را بگیر و با خودت به سفر ببر. سفری به ماجرای پر فراز و نشیب «ما» شدنت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۲۴
یاحق

سردار

از ابتدا در حسرت پرواز بودی

با ساز رفتن مدتی هم ساز بودی

 

از بعد از آن دوران، پس از جاماندن از عشق

با هرنفس دنبال یک اعجاز بودی

 

فرمانده بودی، خوش قد و بالا، و اما

افتاده بودی، مثل یک سرباز بودی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۱۹
یاحق