بیچاره من
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ
بیچاره من که اسیرم به پایتان
هر دم نفس زدم به هوای هوایتان
من زیر بارتان کمرم خم شده ولی
انگار نه انگار که شکستم برایتان
هر لحظه فکر خود و قصه ی خودید
گویی نمی شنوید صدایی جز صدایتان
حالا که ماجرا به چنین قصه ای کشید
ذلت نمی پذیرم به زیر حرف هایتان
جایی که عشق نیست ز من هم سخن مران
کافیست دروغ های این ادعایتان
سرشارم از تلألؤ نوری که باصفاست
هرچند ظلمت است این برای نوایتان
می گفت رضی که سکوت است حرف من
دیگر برای خودتان تمام ندایتان
---------------------------------------
دی 1388