شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

تب عشق

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۲۲ ب.ظ




تب عشق است که جان را به عدم پر داده ست

هر که دربند شد اندر غم عشق آزاد است

 

نفس عیسی مریم که مسیح است بدان

دم عشق است که در حنجره اش فریاد است

 

عشق این نیست که دربند شوی پای کسی

آنکه اینگونه اسیرش بشوی شیاد است

 


عشق در جذبه ی آن ابر پدیدار نشد

مرگ این عشق طراویدن دم یا باد است

 

تیر دلبستگی ای دوست! به قلبت منشان

چه کسی گفته که سرلوحه ی این فرهاد است؟

 

به زبان نیست کلام و سخنانم ای دوست!

که دلم از سخنم محترم و دلشاد است

 

عشق این است که پروانه بشوی بر شمعی

آن که شد سوخته و دم نزده دلداده ست

 

--------------------------------------

دی 1388

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی