تو غربت این شهر، دلخوش به شماییم
دل بستهی صحنِ، آقامون رضاییم
دل تموم عاشقات رفته، میون زائرات
گرفته بال و پر توی صحنت، مثِ کبوترات
تو حریمت آقا
دل میره به سمت کهکشون و آسمونا
قلب غصهدارم
میتپه به شوقِ دیدنِ حریمت آقا
من همون گدام که
را[ه] به را[ه] حرم میاومد ای عزیز زهرا
حرم میخوام
از تو شاه کرم میخوام