میخونم تو رو به نام اطهرت
مادرِ تمومِ عالم مادرت
زینتِ بابا تویی که نامِ تو
شده زینب؛ خوش به حالِ پدرت
من دلم میخواد شبیهِ تو بشم
تابع و مطیع فرمانِ امام
به تو ای اسوه‌ی بندگی و صبر
به تو ای الگوی عاشقی سلام
یه دخترم اما، مثلِ شما کوهم
جسمِ من از خاک و، عشقِ تو شد روحم
سلام
دختر زهرا و علی
ای مطیعِ امرِ ولی
که تو هستی نورِ جلی
پای بر بال ملائک، گفت: ساکت کوفیان!
دختر شیرِ خدایم؛ گوش بسپارید: هان!
کوفیان من دُخت زهرا و علی‌ام، زینبم
سر بیاندازید پایین! کور باید چشمتان
چشم‌هاتان خشک از باران غم هرگز مباد
غم ببارد تا قیامت بر شما از آسمان
ای شاخصه ی عشق خدا حضرت زینب
ای شافعه ی روز جزا حضرت زینب
ای کوثرِ کوثر، ثمر پنج تنی تو
ای تالیه ام النجبا حضرت زینب
در مملکت جود و سخایی تو ملیکه
ای سائل تو شاه نما حضرت زینب
من ز داغ دوری ات گریان شدم
من از این غصه همی نالان شدم
زینب ای آیینه ی داغ و إلم!
هر چه گویی، جان من! من آن شدم
سینه ات مجروح زخم غصه هاست
از تب این غصه ها سوزان شدم
زینب همان کسی ست که دل برده از حسین
بانوی اول دنیا و خواهر سلطان عالمین
زیبنده ی علیست چنین دخت اطهری
او بهر مادر خویش هم کند مادری
از هر کرانه لطف خدا را از او ببین
یک دم بیا و بر در این ذو العطا نشین
