آغوش خاک
دنیا! بیا همراه من پرواز را بنگر
بالم پر از تیر است؛ این اعجاز را بنگر
من کودکم! اما پُرم از زخم های پیر
در خون سرخم قصه ی این راز را بنگر
با گوش سر آهنگ بمب و تیر را بشنو
با چشم دل بی رحمی این ساز را بنگر
یک مرتبه خود را به جای من تماشا کن
یک مرتبه پایان این آغاز را بنگر
تو چشم بستی تا نبینی زیر آوارم
اما بیا و چشم های باز را بنگر
یک روز در آغوش گرم مادر و حالا
خوابیده در آغوش خاکم، ناز را بنگر!
-------------------------------------------
تیرماه 1393 - رمضان 1435
A poet dedicated to the child who passed away within his mother's arms as she did in Gaza
Come with me, world! Watch the flying
My wing is full of arrows...Watch this miracle
I am a child, yet full of old wounds
Through my red blood... Watch the story of this secret
Through your ear, Listen to the song of bomb and bullet
Through your heart... Watch this instrument's brutality
Just one time, watch your self as me
One time... Watch the end of this dawn
You closed your eyes not to see me under debris
But come and watch the open eyes
One day, within my mother's arms and now
I'm sleeping within grave's arms, Watch this coquetry
Poet by Hossein Rezaeian
Arabic translation by Reza Toorani
English translation by Iman Mozifian
----------------------------------------------
من أجل الطفل الّذی کان فی حضن اُمّه و هما اُستُشهدا فی غزة
أیّتها الدنیا! تعالی معی و انظری إلی الطَّیَران ؛ مع أنَّ جناحی
اُصیب بالسِهام و هو مِن الإعجاز
أنا طفلٌ ولکن عندی جراحات عریقة ؛ شاهِدی هذا السّر فی دَمی الأحمر
إسمعی نغمات القنابل و الرصاصات ؛ اُنظری إلی هذه القساوة الّتی تعزف
أظهِری نفسکِ بِمَظهری مَرَّةً ؛ و فی البدایة اُنظری إلی النّهایة
أنا تحت الأنقاض و أنتِ تنظریننی بِغَضِّ النظر ؛ تعالی و شاهِدی
العیون المفتوحة
یوماً ما حضن الاُمّ الحنون و الآن نائمٌ محتضَنٌ بواسطة التراب و مرفوع الرأس
شعر: حسین رضائیان
تعریب: رضا طورانی
ترجمه الی الإنجلیزیة: ایمان مضیفیان
با سلام و احترام
اشک غزل با " لبخند تازه ای است... " به روز شد
یا علی