گلایه
دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ب.ظ
گلایه میکنم از قدر ناشناسیها
شکستن دل دلدار و ناسپاسیها
از اینکه هرچه ز عمرم گذشت اما باز
نشد کم از دل من سوز دل هراسیها
گلایه میکنم از تهمت و توهم شوم
گلایه میکنم از بازی سیاسی ها
من از صفای دل مردم دِهَم گفتم
به عشوه طعنه زدم که: « چه بی کلاسی ها » !
تمام شعر مرا در همین خلاصه ببین
که خستهام دگر از درد بی اساسیها
غزل که درد مرا بی دوا رها کرده
برم سراغ دو خط صحبت حماسی... ها؟
--------------------------------------
آبان ماه 94
۹۹/۰۳/۰۵