من از اهالی دور، همسایه ی غروبم
شرقی تر از شمالم، غربی تر از جنوبم
من گریه ای شبانه، یک آه بی بهانه
من بغض بی صدایی در سینه ها رسوبم
من از اهالی دور، همسایه ی غروبم
شرقی تر از شمالم، غربی تر از جنوبم
من گریه ای شبانه، یک آه بی بهانه
من بغض بی صدایی در سینه ها رسوبم