سنگ فروش
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ
من از اهالی دور، همسایه ی غروبم
شرقی تر از شمالم، غربی تر از جنوبم
من گریه ای شبانه، یک آه بی بهانه
من بغض بی صدایی در سینه ها رسوبم
تعریف من یکی نیست با عرف تو، از این رو
من بی خطاترینم، من خوبِ خوبِ خوبم
من سنگ می فروشم، اما نی ام خود از سنگ
از سنگ بهتر اما، از جنس خورده چوبم
از لطف بی حد دوست، امروز این چنینم
محتاج لطف و مهر، آن عالم الغیوبم
-------------------------------------
خرداد 1393