با تو چه شوری دارد آغاز غزل ها
بی تو نمی سازد به ما طعم عسل ها
جز رنج عشقت گنج دیگر نیست جان را
تو آبرو دادی به این ضرب المثل ها 1
اصلی ترین عشقی، به جان عشق سوگند
دارد هرآنچه عشقِ غیر از تو بدل ها
با تو چه شوری دارد آغاز غزل ها
بی تو نمی سازد به ما طعم عسل ها
جز رنج عشقت گنج دیگر نیست جان را
تو آبرو دادی به این ضرب المثل ها 1
اصلی ترین عشقی، به جان عشق سوگند
دارد هرآنچه عشقِ غیر از تو بدل ها
دلم از غصه ی ایام چون پروانه ی پر بسته می ماند
گرفتار هوای یک اتاق خالی و دربسته می ماند
سکوتی بر لبم جاریست چون آرامش پیش از پریشانی
نمی دانم دل طوفانی ام تا چند سال آهسته می ماند
به روی شانه ی هم می نشانم سنگ های باور خود را
نمی دانم که این دیوار می ریزد و یا پیوسته می ماند 1