دوباره حرف حبیب است و قصه، قصهی سیب
سرودهای ز کسی که حبیب بود و غریب
ز دور دست محبت تکان تکان میداد
و بود خنجر دوری همیشهاش در جیب
مرا ز غصه این قصه رنج وافر داد
به خویش میزد از این ماجرا فقط آسیب
دوباره حرف حبیب است و قصه، قصهی سیب
سرودهای ز کسی که حبیب بود و غریب
ز دور دست محبت تکان تکان میداد
و بود خنجر دوری همیشهاش در جیب
مرا ز غصه این قصه رنج وافر داد
به خویش میزد از این ماجرا فقط آسیب
شد اربعین و
راه افتادم تو این بیابونا پی تو
کاشکی بشم تو این سفر، مست می تو
پر میزنم تا که بشم پرندهی تو
موکب به موکب
میچرخونم نگاهمو، شاید که امسال
با دیدن تو بگیرم، منم پر و بال
حال دل منم بشه، احسن الاحوال
میام به شوق اینکه تو رکاب تو، روز ظهورت
بشم شهید و برسم آقا به تو، روز ظهورت۲
کجایی تا من، دورت بگردم
بدجوری امسال، هواتو کردم
------------------------------
تهیه شده در استودیو نجوا
اربعین 1402
اجرای حاج مرتضی ترابی
منو مثل زهیر، سر به راهم کن
نفس هامو بگیر، غرق آهم کن
کمک کن تا دلم، آسمونی شه
همینه خواهشم، یک نگاهم کن
که تو مبدأ تمام برکاتی
که تو آب حیاتی
کشتی نجاتی
دستمو بگیر نذار
شبیه مردم شم
اسیر گندم شم
علی جانم
از همون بچگیام اسم تو رو بردم
میدونی
نه فقط تو لحظههایی که زمین خوردم
آقاجان
دلمو تا به ابد دستِ خودت دادم
یا مولا
بندهی عشقِ تو از بندِ همه آزادم
مادرم نذرِ محبتِ تو کرده زندگیمو
به ولای تو گره زده تموم بندگیمو
یاعلی جان، از تو دارم، سادگیمو
نجف برای من مثِ، بهشتِ روی زمینه
میگم تا عالم بدونه، آقام امیرِ مؤمنینه