دستمو بگیر
منو مثل زهیر، سر به راهم کن
نفس هامو بگیر، غرق آهم کن
کمک کن تا دلم، آسمونی شه
همینه خواهشم، یک نگاهم کن
که تو مبدأ تمام برکاتی
که تو آب حیاتی
کشتی نجاتی
دستمو بگیر نذار
شبیه مردم شم
اسیر گندم شم
من از روز ازل، مبتلای توام
تو مولای منی، خاک پای توام
محرم که میاد، باز هوایی میشم
که من دیوونهی، کربلای توام
تو امام قتیل العبراتی
عین الحسناتی
باب نعماتی
با دعای خیر تو
میخوام که خالص شم
شبیه عابس شم
منو مثل شَبیب، روسپیدم کن
فدایی خودت، چون سعیدم کن
نذار مردن من، بی بها باشه
منو آخر کار، یک شهیدم کن
که تو حضرت عالی درجاتی
که تو روح زکاتی
که تو جمع صفاتی
دل سپردهی توام
حرم نصیبم کن
مثِ حبیبم کن
زهیر بن قین بَجَلی عثمانی مذهب بود، ولی پس از ملاقات با امام حسین (ع) به او پیوست.
عابس بن ابی شبیب شاکری نماز ظهر را با امام خواند و بعدازظهر به میدان نبرد رفت و به شهادت رسید؛ اما به گفته برخی از معاصرین، هنگامی که امام حسین(ع) میخواست نماز ظهر عاشورا را اقامه کند، مقابل آن حضرت ایستاد و بدن خویش را سپر تیرهای بلا ساخت.
شبیب، غلام سیف بن حارث الهمدانی و پسرعمویش مالک بن عبدالله الهمدانی که هر سه از شهدای کربلا هستند.
سعید بن عبدالله که در هنگام نماز، مقابل امام ایستاد و از اصابت تیر به ایشان جلوگیری کرد.
حبیب بن مظاهر اسدی از اصحاب خاص حضرت امیر (ع) بود. او از کسانی بود که پس از مرگ معاویه به امام حسین (ع) برای رفتن به کوفه نامه نوشتند. پس از شهادت مسلم بن عقیل (ع)، مخفیانه از شهر خارج شد و خود را به امام رساند.
-------------------------------
ضبط و تنظیم: عرفان یاملایی
کلیپ: محمدصدرا همایی
تهیه شده در استودیو نجوا
اجرای کربلایی محمد مولوی