گره ز کار دلم باز می کنی یا نه؟
به سوی میکده پرواز می کنی یا نه؟
هزار قصه شنیدی، ولی شدی ساکت
بگو که قصه ات ابراز می کنی یا نه؟
---------------------------------------
بهمن 1390
گره ز کار دلم باز می کنی یا نه؟
به سوی میکده پرواز می کنی یا نه؟
هزار قصه شنیدی، ولی شدی ساکت
بگو که قصه ات ابراز می کنی یا نه؟
---------------------------------------
بهمن 1390
« دریا به چشم گریه کنان تو شبنم است
یعنی که هرچه گریه برایت کنم کم است » 1
دارد بساط ماتم تو می شود به پا
ماهی دگر به ماتم ارباب عالم است 2
--------------------------------------------
1- تضمین؛ اما نام شاعر برای بنده مجهول است.
2- مهر 1390 / ذیقعده 1432
از کربلا ودیعه ی جنت مرا نصیب
از عطر یار شمیم محبت مرا نصیب
گفتا چرا به غصه نشستی به آه و اشک؟
گفتم سرشک دیده ز هیئت مرا نصیب
------------------------------------
آبان 1390 / ذی القعده 1432
از شوق نیایش دل من منقلب است
از سوز دعا حال خوشم ملتهب است
احوال مرا ای دوستان! دریابید
با جرعه دعایی که به دل منتسب است
--------------------------------------
آبان 1390 / ذی الحجه 1432
گدای کوی تو فخرم همین گدایی است
نگو که عاقبت کارمان جدایی است
مرا اسیر خودت کرده ای به حدی که
دلم به مکه رود باز کربلایی است
-----------------------------------
آبان 1390
دنیا مجال خنده ز آدم گرفته است
دل مدتی است گرد غم از غم گرفته است
حالا رسید کار به جایی که مدعی
دعوی سوز سینه ز ماتم گرفته است
باشد خدا میان من و طعنه ها حکم
زیرا بهانه هم نفس از دم گرفته است
----------------------------------------
مهر 1390
عجب حکایتی شده قصه ی آستان دوست
که هرچه می رسد به ما ز لطف دست های اوست
خدا عنایتی کند که دردها دوا شود
وگرنه درد عاشقی چه زود می رسد به پوست
---------------------------------------------
بهمن 1390
با نفس هایم برایت روضه خوانی می کنم
با دلم از مقدمت من میزبانی می کنم
هر نفس از عشق تو دم می زنم بی حد و مرز
بی تو این دنیا تمامی بوته های خار و هرز
مادرت زهرا وجودم، اقتدایم، حاصلم
اذن مادر گفتنم را هدیه دادی بر دلم 1
از این حوالی بود جان را مبتلا کرد
با اشک چشمانش دلم را پر بلا کرد
آن شب میانه روضه ی هرساله، ارباب
امضا برایم این برات کربلا کرد
مدیون زهرایم که با این عشق دیرین
من را اسیر آیه ی " قالوا بلی " کرد 1