شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

قالوا بلی - سفر کربلا 4

يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۳۴ ب.ظ


از این حوالی بود جان را مبتلا کرد

با اشک چشمانش دلم را پر بلا کرد

 

آن شب میانه روضه ی هرساله، ارباب

امضا برایم این برات کربلا کرد

 

مدیون زهرایم که با این عشق دیرین

من را اسیر آیه ی " قالوا بلی " کرد 1

 


با یک اشاره رفت و برگشتم رقم خورد

اینگونه راز عاشقی را برملا کرد

 

ای کاش مرگم را رقم می زد همان دم

کز سوز دل جان را دچار ابتلا کرد

 

حالا من و این سینه ی مملو ز حسرت

وان حسرتی کاو صحبت از جام ولا کرد

 

درد رضی درمان شد و حاجت روا شد

ارباب او را زائر گنبد طلا کرد 2

 

------------------------------------

1-  وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِین: و [یاد کنید] هنگامى را که پروردگارت از صلب بنى‏آدم نسلشان را پدید آورد، و آنان را [در ارتباط با پروردگاریش‏] بر خودشان گواه گرفت [و فرمود:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ [انسان‏ها با توجه به وابستگى وجودشان و وجود همه موجودات به پروردگارى و ربوبیّت حق‏] گفتند: آرى، گواهى دادیم. [پس اقرار به پروردگارى خود را در این دنیا از شما گرفتیم‏] تا روز قیامت نگویید: ما از این [حقیقت آشکار و روشن‏] بى‏خبر بودیم. (172 -  اعراف)

 

2- شهریور 1390 / شوال 1432 -  پیش از سفر کربلا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی