درب آسمون واشد
باز دوباره پیدا شد
ماهِ روزه، ماهِ عشق
قلب عالم آماده
چون دوباره افتاده
سمت ما نگاه عشق
درب آسمون واشد
باز دوباره پیدا شد
ماهِ روزه، ماهِ عشق
قلب عالم آماده
چون دوباره افتاده
سمت ما نگاه عشق
می سازمت روزی به دست خویش، می دانم
من پای حرفی که زدم، ای عشق! می مانم
یک روز در صحن و رواقت ای حریم حزن
من مطمئنم که زیارت نامه می خوانم
می آید آن روزی که این نامرد مردم را
- وهابیان پست - را از شهر می رانم
همیشه نام شما بر زبان من جاری
شما میان دلم جای ویژه ای داری
ز لطف نام کریمت شبیه ابر بهار
به شوره زار دل من همیشه می باری
طراوت نفسم گوشه ای ز لطف شماست
اگر وجود مرا مال خود بپنداری
من در تلألؤ تو تسلا گرفته ام
از تو نشانه های تولا گرفته ام
من سرخوشم که حکم غلامی و نوکری
از دست با کفایت لیلا گرفته ام
هر دم که نام تو به سر ذهنم آمده
راهی ز فرش تا سوی بالا گرفته ام
شب های جمعه قلب من، لبریز شوق انتظار
آقا! بیا که جمعه را با ما تو باشی سوگوار
از ماتم پیغمبر و داغ امام مجتبی
از غصه ی مولا رضا، گریان شوی و بیقرار
------------------------------------
بهمن 1388 / صفر 1431
مدینه داغ را معنا نموده
عجب نامردمی با ما نموده
خدایا شکر آمد وقت رفتن
که اینجا چشم را دریا نموده
دلم تنگ است از دوری مادر
و هجرانش به دل غوغا نموده