شاعرانه

از من میان سینه ات آه است، آری

این غصه در قلب تو جانکاه است، آری

راهی که با من قصد رفتن کرده بودی

فهمیده ای راهی به بیراه است، آری

من آهوی دشت خیالت نیستم، نه؟

تصویر من پیش تو روباه است، آری

دیگر ندارد پیش تو رنگی حنایم

شست تو از حال من آگاه است، آری

اخلاق من خیلی عذاب آور شده بود

خُلقم ز راه خیر گمراه است، آری

بی من شبت پر نور خواهد گشت خورشید!

این آخرین تاریکی ماه است، آری

شرمنده از بنده نوازی تو هستم

این بی سر و پا پیش تو شاه است، آری

تلخم، به شیرینی خود، العفو! العفو!

خوبی بدی همواره همراه است، آری

دیوانه ام، دیوانه را هیچش حرج نیست

این اشک من هم اشک تمساح است، آری

---------------------------------------

مهرماه 1393