شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

پریشانی

سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۰ ق.ظ

ناز


مرا با خنده ی خود برد تا مرز پریشانی

ندادم دل به دستانش، نصیبم شد پشیمانی

 

پشیمان گشتم از هشیاری ام، آری پشیمانم

به چشمت اخم کردم، آه از اخمی که میدانی

 

پشیمانم ولی با من نمی سازی، نمی مانی

مرا با تیغ قهر خود ز خود هر لحظه میرانی

 

چرا فکر پریشانی حالا را نکردم من؟

پریشانی آن روزم کجا و این پریشانی؟!

 

شبی من ناز کردم بر تو و حالا تو یک عمر است

سخن از عشوه میرانی، سرود از ناز میخوانی

 

دلم در حسرت این است یک شب بی حضور غیر

مرا در بزم خود دعوت کنی تنها به مهمانی

 

پس از یک عمر حسرت عاقبت در چشم تو دیدم

که من در آتش نمرودم و تو آن گلستانی...

 

----------------------

بهمن 1393


پریشانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی