بودن تو
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۱۷ ب.ظ
دوباره شوق غزل داده ای به دستانم
دوباره اشک فراقت میان چشمانم
تو از تبار بهاری که من به اشک دو چشم
تو را میان غزل عاشقانه می خوانم
قسم به لحظه به لحظه سرودنم از تو
که پای عشق تو تا روز مرگ می مانم
منم نه آن که بود جان عزیز و بی مقدار
همان کسی که دهد جان به پای تو، آنم
هزار مرتبه گفتم که « آی آدم ها »
تحمل غم دوری یار نتوانم
بدون بودن تو بودنم نبودن باد
بدان که بی تو خرابم؛ بدان که ویرانم
شروع من سخن از شوق با تو بودن بود
به شوق از تو سرودن رسید پایانم
--------------------------------------
مردادماه 94
اجرای همین شعر در محفل ادبی شب های امین: ببینید
۹۸/۱۲/۰۳