از غمت تا به ابد ناله ی ناشاد کنم
همه دم از رخ زیبای تو من یاد کنم
یاد آن روز که من را به دلت جایی بود
بینمان همدمی و قصه ی زیبایی بود
نکند از من دل خسته دمی دل بکنی
یا دگر قید دل خسته ی من را بزنی
از غمت تا به ابد ناله ی ناشاد کنم
همه دم از رخ زیبای تو من یاد کنم
یاد آن روز که من را به دلت جایی بود
بینمان همدمی و قصه ی زیبایی بود
نکند از من دل خسته دمی دل بکنی
یا دگر قید دل خسته ی من را بزنی
دوباره جمعه و این دیده آسمانی شد
دوباره صفحه ی ذهنم پر از نشانی شد
نگاه سوی چه باشد که ناگهان با اشک
دو چشم پر ز معاصیم جمکرانی شد
-----------------------------------------------
دی 1390 / صفر 1433
بدون عشق تو دلدادگی ندارد سود
" سه نقطه " های خیالم نسیم یاد تو بود 1
" سواد آینه " ام بی سوادی محض است 2
اگر ز دست محبت نمایی ام مردود
شکسن خورده ی " طوفان واژه ها " گشتم 3
خودت بگو که چه بود از تألمت 4 مقصود
دستت فدای سرت، نفست که هنوز هست
چشمت فدای سرت، نفست که هنوز هست
حتی دگر که مشک پاره شد و شد قامتم کمان
رایت 1 فدای سرت، نفست که هنوز هست 2
------------------------------------------
1- علم ، پرچم
2- مهر 1390 / ذی القعده 1432
رسید نامه که ای اهل بی موالاتی!
مباد عاقبتی در شرارت و لاتی
اگر برای همه لات و بی سر و پایی
ولی بدان که برایم همان شکلاتی
---------------------------------
بهمن 90
گره ز کار دلم باز می کنی یا نه؟
به سوی میکده پرواز می کنی یا نه؟
هزار قصه شنیدی، ولی شدی ساکت
بگو که قصه ات ابراز می کنی یا نه؟
---------------------------------------
بهمن 1390
« دریا به چشم گریه کنان تو شبنم است
یعنی که هرچه گریه برایت کنم کم است » 1
دارد بساط ماتم تو می شود به پا
ماهی دگر به ماتم ارباب عالم است 2
--------------------------------------------
1- تضمین؛ اما نام شاعر برای بنده مجهول است.
2- مهر 1390 / ذیقعده 1432
از کربلا ودیعه ی جنت مرا نصیب
از عطر یار شمیم محبت مرا نصیب
گفتا چرا به غصه نشستی به آه و اشک؟
گفتم سرشک دیده ز هیئت مرا نصیب
------------------------------------
آبان 1390 / ذی القعده 1432
از شوق نیایش دل من منقلب است
از سوز دعا حال خوشم ملتهب است
احوال مرا ای دوستان! دریابید
با جرعه دعایی که به دل منتسب است
--------------------------------------
آبان 1390 / ذی الحجه 1432
گدای کوی تو فخرم همین گدایی است
نگو که عاقبت کارمان جدایی است
مرا اسیر خودت کرده ای به حدی که
دلم به مکه رود باز کربلایی است
-----------------------------------
آبان 1390