حسرت دیدار
دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ
عمریست که در دام نگاه تو اسیرم
سرشار ولای تو شده جان و ضمیرم
بگذار گدای سرِ کوی تو بمانم
بگذار که از دیدن تو رزق بگیرم
هرچند فقیرم، به دلم مهرِ تو دارم
با عشقِ تو والله قسم شاه و امیرم
پای تو مسلمانم و سلمان تو هستم
من بندهی اسلامِ پس از عیدِ غدیرم
صد شکر که از کودکیام یار تو هستم
با مهرِ تو آمیخته شد آب و خمیرم
دیریست به پابوسی تو غرقِ نیازم
دیریست که سمتِ تو نیفتاده مسیرم
چون دیده پُر از حسرتِ دیدارِ تو هستم
آقا نظری، مرحمتی، تا که بمیرم
-----------------------------
تیرماه 1393 - رمضان 1435
اجرای همین شعر در شب شعر غدیر - ایوان انتظار (میدان ولیعصر عج): ببینید
۹۴/۰۲/۱۴