زندانی
شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۵۴ ب.ظ
از دیدنت شد ناامید این چشم بارانی
چشمی که حالش را نمیفهمی نمیدانی
اینقدر دوریم از هم اینجا در دل تهران
انگار من در چین و تو ساکن در ایرانی
من در ریاضی رتبهی چندین هزار اما
تو رتبهی زیر صد کنکور انسانی
این روزهای در قرنطینه... نمیدانم
انگار بودم در خودم تنها و زندانی
من آن گدای مترو هستم... بلکه پایینتر
تحقیر کن پایین شهرت را لواسانی!
یک روز آهم میرود بالا و میبینی
بالای تو پایین شده... پایین و پایانی...
-------------------------------------
فروردین 99
۹۹/۰۱/۱۶