شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

زندانی

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۵۴ ب.ظ

زندانی

 

از دیدنت شد ناامید این چشم بارانی

چشمی که حالش را نمی‌فهمی نمی‌دانی

 

اینقدر دوریم از هم اینجا در دل تهران

انگار من در چین و تو ساکن در ایرانی

 

من در ریاضی رتبه‌ی چندین هزار اما

تو رتبه‌ی زیر صد کنکور انسانی

 

این روزهای در قرنطینه... نمیدانم

انگار بودم در خودم تنها و زندانی

 

من آن گدای مترو هستم... بلکه پایین‌تر

تحقیر کن پایین شهرت را لواسانی!

 

یک روز آهم می‌رود بالا و می‌بینی

بالای تو پایین شده... پایین و پایانی...

-------------------------------------

فروردین 99

 

حسین رضائیان

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی