چه این دنیا، چه آن دنیا
بیا ای یوسف زهرا دمی بر من نظر بنما
بیا دیگر سحر گردان شب تاریک هجران را
الا ای صاحب عالم که دل در بند زلف توست!
« چه دشوار است پیمودن به هجران تو منزل ها » 1سحر، افطار، هر لحظه، به هر محدوده ای باشم
« ز داغت آن چنان گریم که ماند ناقه در گل ها »2
خلیل آسا گلستان کن جهیم حال و احوالم
بیا تا لحظه ای بیند تو را این دیده ی شیدا
چگونه با وجود تو بخواهم حاجت از اغیار
تویی مشکل گشای من، چه این دنیا چه آن دنیا
یقین دارم که می آیی، ولی باشم خدا داند
دعای وقت افطارم ظهور توست ای آقا!
بیا که بیت الاحزان را غم تو کرده غمخانه
بیا که عاشقان جمعند، عنایت کن گل زهرا
دگر لبریز شد صبرم، ندارم طاقت دوری
« که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها »3
« رضی » از غصه ات هر شب بنالد تا سحرگاهان
بیا بنما دوا دردم الا درمان درد ما! 4
-------------------------------------------------
1 و 2 - چه دشوار است پیمودن، به هجران تو، منزلها
به یادت آن چنان گریم ، که ماند ناقه در گلهاحبیب الله چایچیان (حسان)
3- الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
حافظ
4- شهریور 1387 / رمضان 1429 - شب قدر