نمی بینی؟
نمی بینی نهنگا خودکشی کردن ؟
نمی بینی که آدم ها پر از دردن؟
نمی بینی که طوفان بیقرار و سخت
به روی زندگی چشماشو آروم بست؟
نمی بینی دل دنیا پریشونه ؟
نمی بینی که بلبل روضه می خونه؟
نمی بینی که دنیا غرق آتیشه؟
خیابونا پر از بی دین و درویشه
نمی بینی که خوبا یکه و تنهان؟
دارن کم کم میون ما بدا میان
نمی بینی که چشم ابر گریونه؟
نمی بینی که بارون وقف زندونه؟
نمی بینی که شیطون شاد و خوشحاله؟
نمی بینی به کاراش خیلی می باله؟
نمی بینی خدا تو زندگیمون نیست؟
خودت پاسخ بده که بندگی تو چیست؟
نمی بینی زمونه پست و نامرده؟
نمی بینی که انسان آبرو برده؟
نمی بینی دلم غرق هوس هاشه؟
نمی بینی که عقلم فکر دنیاشه؟
تموم اونچه که گفتم تو می بینی
تو می خندی، به روش چشماتو می بندی
میگی: " دیدم ولی فایدش چیه دیدن؟
اونا که هرچی دل خواستش پسندیدن
آره واسه همین چیزا منو میخواین
برای حاجت دنیا منو میخواین "
دلت تنگه؟ فدای غصه هات آقا!
فدای اشک چشما و فدای گریه هات آقا!
فدای اون دعاهایی که هرشب واسه ما کردی
فدای خون دل هایی که واسه کار ما خوردی
آقا! من اشتبا کردم که اینجوری سخن گفتم
الهی لال می گشتم و اینطوری نمی گفتم
خدایا! قلب آقا رو ز من راضی نما، آمین
به این زودی تو برگردون آقامونو به ما، آمین
تموم غصه هاشو از دلش بردار و بفرستش
به یک باره دل مارو بکن بیدار و بفرستش
-----------------------------------------
فروردین 1388 / ربیع الثانی 1430