من در تلألؤ تو تسلا گرفته ام
از تو نشانه های تولا گرفته ام
من سرخوشم که حکم غلامی و نوکری
از دست با کفایت لیلا گرفته ام
هر دم که نام تو به سر ذهنم آمده
راهی ز فرش تا سوی بالا گرفته ام
من در تلألؤ تو تسلا گرفته ام
از تو نشانه های تولا گرفته ام
من سرخوشم که حکم غلامی و نوکری
از دست با کفایت لیلا گرفته ام
هر دم که نام تو به سر ذهنم آمده
راهی ز فرش تا سوی بالا گرفته ام
ما به عشق حیدر تو بردیم پناه
داریم به این گفته ی خود سیل گواه
این جمله به نام مرتضی ختم شود
" لا حول و لا قوة إلا بالله "
---------------------------------
1389 / 1431
مرا به نوکری ات کن قبول آقا جان!
تو را به جان علی و رسول آقا جان!
به روسیاهی خود اعتراف دارم من
تو خود کن آیه ی رحمت نزول آقا جان!
تمام قافله ها رد شدند و من ماندم
رها کنم ز بلای عدول آقا جان!
ادب عباس از خُلق تو دارد
طراوت یاس از خُلق تو دارد
درخشش، روشنی، نور و تلألؤ
یقین الماس از خُلق تو دارد
میان سینه دوباره تپش تپش غوغاست
سرور لم یزلی از کران دل پیداست
دوباره زائر یاسم، از عطر او مستم
شبیه باغ پر از گل مزار او زیباست
همیشه مرقد چشمم ز نور او روشن
تمام آینه هایش نشانه ای ز خداست
قسمت این بود که ما نوکر میخانه شویم
تا ابد در به در باده ی جانانه شویم
خود بگو جان دو عالم به چه قابل دارد
آن زمانی که قرار است که دیوانه شویم
-------------------------------------
1388
با اینکه روسیاهیم، جنت مقام ما شد
از باده ی محبت، لبریز جام ما شد
از سوی من بشارت یاران آشنا را
شکر خدا و تبریک! مهدی امام ما شد
-----------------------------------
1388 / آغاز ولایت و امامت امام زمان (عج)
گویی کسی اسیر دل ما نمی شود
در این دل خراب کسی جا نمی شود
از هر طرف که ما برویم اندر این زمین
کوهی امیر چشم و هویدا نمی شود
با اینکه هر نفس طلب مهر می کنیم
یک ذره از محبت پیدا نمی شود
ارباب! تمام نفسم مال شماست
ارباب! دلم همیشه دنبال شماست
پرواز من از کوی تو آغاز شود
امید من از روز ازل بال شماست
فرمود مقام رهبری یک سالی
امسال به یمن عشر غم سال شماست 1