شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۴۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاعرانه» ثبت شده است

بابا کجا بودی - شاعرانه


بابا کجا بودی زمانی که

جا مانده بودم در دل صحرا

از غصه می‌مردم نمی آمد

دلداری من مادرت زهرا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۲۰:۱۶
یاحق

 

در محکمه دل یک شبه قاضی شده بود

دیوانه‌تر از زمان ماضی شده بود

 

از غصه‌ی دوری تو این بیچاره

دیروز سحر به مرگ راضی شده بود

 

---------------------------

تیرماه 94
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۲۰:۱۰
یاحق

من حقمه این همه حقارت بکشم

رو دوش دلم بار جسارت بکشم

 

وقتی که شهادت از کفم رفته، یقین

باید به تنم رخت اسارت بکشم

 

---------------------------

تیرماه 94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۲۰:۰۵
یاحق

هله بیکم - با شعری از حسین رضائیان

پیاده می روم و دل به دلبری دادم

که می رسد دم آخر یقین به فریادم

 

میان خستگی و درد پا و بی حالی

نسیم یاد حرم می رسد به امدادم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۱۹:۳۱
یاحق

قمر در عقرب - شاعرانه


اوضاع من از قمر در عقرب بد تر

روزم شده از سیاهی شب بد تر

 

صابون به دلم زدم که امشب شادم

اما شده امشبم ز دیشب بد تر

 

---------------------------

 

تیرماه 94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۷
یاحق

چراغانی - شاعرانه


 

آتشکده‌ی مرا گلستانی کن

آیین مرا خودت مسلمانی کن

 

این خانه بدون تو پر از تاریکی ست

برخیز و دل مرا چراغانی کن

 

---------------------------

 

تیرماه 94

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۰
یاحق

ای شاخصه ی عشق خدا حضرت زینب

ای شافعه ی روز جزا حضرت زینب

 

ای کوثرِ کوثر، ثمر پنج تنی تو

ای تالیه ام النجبا حضرت زینب

 

در مملکت جود و سخایی تو ملیکه

ای سائل تو شاه نما حضرت زینب

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۹
یاحق

ساقی نور


آقای من، آقای من، مولا امام عسگری

گل‌واژه‌ی دیوان نور، استاد عشق و دلبری

 

بازار مستی غلغله، از مقدم ساقی نور

دل‌ها همه غرق شعف، آمد کریم دیگری

 

«اسمش حسن، وصفش حسن، از فرق تا پایش حسن»

روییده حُسن یوسفی، در بوستان حیدری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۱۰:۲۶
یاحق


یک چند وبال گردنم بودی، دست

سرویس دماغ و دهنم بودی، دست

 

زن نیست مرا که از عذابش نالم

لکن تو خودت همان زنم بودی، دست

 

--------------------------------------

بهمن 1393

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۵۳
یاحق

ناز


مرا با خنده ی خود برد تا مرز پریشانی

ندادم دل به دستانش، نصیبم شد پشیمانی

 

پشیمان گشتم از هشیاری ام، آری پشیمانم

به چشمت اخم کردم، آه از اخمی که میدانی

 

پشیمانم ولی با من نمی سازی، نمی مانی

مرا با تیغ قهر خود ز خود هر لحظه میرانی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۰:۴۰
یاحق