غصه بسیار شده از تو دوا می خواهم
از عزای تو مماتم ز خدا می خواهم
یک شب جمعه مرا در حرمت راه بده
تا به کی ناله کنم کرببلا می خواهم؟
-----------------------------------------------
آبان 1387 / ذی القعده 1429
غصه بسیار شده از تو دوا می خواهم
از عزای تو مماتم ز خدا می خواهم
یک شب جمعه مرا در حرمت راه بده
تا به کی ناله کنم کرببلا می خواهم؟
-----------------------------------------------
آبان 1387 / ذی القعده 1429
که شود زین همه دل سوخته هم صحبت من؟
تا کند کم ز عنایت، ماتم و محنت من
کربلا! آرزویت در دل من می ماند
عاقبت حسرت و افسوس شود قسمت من
-----------------------------------------------------
آبان 1387 / ذیقعده 1429
آستان رو به روی ماست، بیا تا برویم
دل من غرق تمناست، بیا تا برویم
»هر که دارد هوس کرببلا بسم الله « 1
منتظر حضرت زهراست، بیا تا برویم 2
----------------------------------------------
1- این شعر که در چاووش خوانی هاى کاروان هاى مسافر کربلا خوانده میشد، برگرفته از کلام امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مکه و ... (لینک مطلب)
2- آبان 1387/ ذی القعده 1429
آن قدر ناله کنم تا که به خوابم آید
یا به بیداری و بر بخت خرابم آید
یا اگر لایق این لطف نبودم ای کاش
بعد مردن به سر خاک و ترابم آید
----------------------------------------
آبان 1387
گفتا سخنی بگو که اذنت دادم
گفتم که برفته این مهم از یادم
گفتا که خرابی؛ نبود بعد تو کَس
گفتم که مخوان منحرف و شیّادم
گفتا که نشانی از خود ابراز نما
گفتم که من از قبیله ی مرصادم
سخن این مرتبه آغاز با تو
بده بالم پر پرواز با تو
تمام آسمان رنگین کمان است
میان سینه ها ماتم عیان است
شده آغاز هر مشقی به نامت
همه، از جمله شاهان هم غلامت
بازم دلم گرفته، هوای گریه داره
میخواد برای ارباب، بارون بشه بباره
میخوام که با سرشکم، دریا برات بسازم
تموم زندگیمو، آقا به پات ببازم
« میون این همه نور، نور حسینو عشقه
شور میزنم به سینه، شور حسینو عشقه "
سخن آغاز می گردانم امشب
برایت روضه ها می خوانم امشب
سرودی از فضای بی کسی، غم
سخن از غصه های می رانم امشب
دوباره آمدم بهر انابه
قبولم کن خدا! مهمانم امشب
برای آن که خیالی گناه دارد، نه
برای من که گنه کارم و خطا کارم
تو برتری ز توهم، تو برتری ز خیال
تو برتری ز هر آنچه به چنته ام دارم
منی که در دم غفلت که نه، به هر وقتی
گناه کرده ام و بند قید تکرارم
دوست دارم قطره ای باشم ببارم بر رهت
یا که سنگی خرد و کوچک، زیر پایت، در رهت
گو کدامین راه را تو می نمایی انتخاب؟
تا شوم چشم انتظارت، همچو بادِ هر رهت
-----------------------------------------------------
1387