شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۲۱۳ مطلب با موضوع «آیینی» ثبت شده است


من ز داغ دوری ات گریان شدم

من از این غصه همی نالان شدم

 

زینب ای آیینه ی داغ و إلم!

هر چه گویی، جان من! من آن شدم

 

سینه ات مجروح زخم غصه هاست

از تب این غصه ها سوزان شدم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۰
یاحق



زینب همان کسی ست که دل برده از حسین

بانوی اول دنیا و خواهر سلطان عالمین

 

زیبنده ی علیست چنین دخت اطهری

او بهر مادر خویش هم کند مادری

 

از هر کرانه لطف خدا را از او ببین

یک دم بیا و بر در این ذو العطا نشین

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۵۸
یاحق

وارث مستضعفان - شاعرانه


دوباره از تو سرودن قلم به دستم داد

و قاف قافیه ها عاقبت شکستم داد

 

دگر هوای دلم مبتلای آمدن است

و سهم روز و شبم ناله بر غمت زدن است

 

غم تو « سیصد و سیزده » نفر علمدار است

غم تو عادت ما بر نبودن یار است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۳۵
یاحق



شده بی رمق چشم پر ابر من

به پایان رسیده دگر صبر من

 

مرا از درش رانده آقای من

شود همره این غصه تا قبر من 1و2

 

-----------------------------

1-  ماجرای این شعر برمی گردد به داستان سفر به مشهد مقدس که البته موفق به رفتن نشدم و از ناراحتی این دوبیت عنایت شد.

 

2-  بهمن 1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۶
یاحق


درد بی درمان خود را چه کنم مهدی جان؟

بغض این چشمان خود را چه کنم مهدی جان؟

 

غم هجر تو که درمان شدنی نیست عزیز!

نفس بی وجدان خود را چه کنم مهدی جان؟

 

این تو و این سخن سوخته 1 و این دل من

حرف همراهان خود را چه کنم مهدی جان؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۵۵
یاحق


تا روز آخرم گله دارم ز دست تو

ای گوشواره ام! گله دارم ز دست تو

 

او می کِشد تو رهایم نمی کنی

ای هدیه ی پدرم گله دارم ز دست تو

 

-------------------------------------

دی 1389 / صفر 1432

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۴۶
یاحق


شکر ایزد را که بارانی شدیم این روزها

باز ثابت شد که ما را دوست می دارد خدا

 

این گناهانی که ما این لحظه ها داریم را

باز نادیده گرفت آن مهربان باوفا

 

حال ماییم و دوباره صحبت عصیان و اثم

حال ماییم و سخن از زشتی کردارها

 

--------------------------------------

دی 1389 / صفر 1432

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۴۱
یاحق



از همان کودکی ات مشق نبرد آموختی

اذن میدان که ندادت، مثل شمعی سوختی

 

بین نخلستان که دستانت ز تن افتاده بود

چشم مجروحت به سمت مهد اصغر دوختی

 

تا که تیری نا امیدت کرد از باز آمدن

بر زمین افتادی و جان را ز تن بفروختی

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۲۵
یاحق

 

« دوباره روضه‌ی تلخ اسارت زینب 1 »

دوباره روضه‌ی سنگ و شکایت زینب

 

دوباره روضه‌ی شاهی به روی خاک و به خون

دوباره روضه‌ی گودال و قامت زینب2

 

----------------------------------------------

1-  دوباره روضه‌ی تلخ اسارت زینب

     مرور متن کتاب شرافت زینب

 

وحید قاسمی (رقیه خاتون)

 

2- آذر 1389 /  ذی الحجه 1431

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۹
یاحق



رسید ماه محرم دلم دوباره گرفت

دلم ز دیدن آن بوریای پاره گرفت

 

به نام نامی دلبر دوباره شور تو را

شکسته قلب نحیفم به یک اشاره گرفت

 

-------------------------------------

آذر 1389 / ذی الحجه 1431

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۷
یاحق