مدح حضرت عباس (ع) - بند دوم
عباس یل ام بنین پشت و پناهم
آن میر و سپهدار حرم و تکیه گاهم
آن بت شکن " باب حوائج " 1 به دو عالم
آن گل که شده مایه ی عز و افتخارم
آن ساقی عطشان که نخورد آب و بشد آب
ناگاه بگفتا یا اخا مرا تو دریاب
شمشیر زنان، ناله کنان، شدم به سویش
آن وقت بدیدم که شکسته بُد سبویش
دستان یل کرببلا ز تن جدا بود
دل پر شرر و سینه پر از آه و نوا بود
ای وای به دنبال من تیر به چشمش
گویی که زدند از غم او به این دل آتش
انگار در انتظار من نشسته سالی
خوشتر ز چنین حال برای او چه حالی؟
بنشستم و بر پا بنهادم سر او را
آغاز نمودم با برادر گفت و گو را
ای کشتی بشکسته و ای میر دلاور!
گو از چه به این لحظه تو خواندی ام برادر؟
گفتا که شدم برادرت به اذن زهرا
بنما تو حلالم یا اخا به جان زهرا
باور نکند رضی این مهر و عنایت
آخر نبود وُ را به این لطف لیاقت 2
-------------------------------------
1- لقب حضرت عباس (ع)، باب الحوائج، به معنی برطرف کننده ی حاجات
2- بهار 1387