شاعرانه

بهار بی تو مرا جز خزان ندارد رنگ ¹

بهار بی تو دروغ است و مملو از نیرنگ

دوباره جمعه به جمعه گذشتن ایام

و من که بی تو سپردم دلم به این آهنگ

بهار من! تو کجایی؟ چرا نمی آیی؟

بیا که بی تو به جان آمد این دلِ دل تنگ ²

خدا بدون تو حالا خدای بتکده هاست

بیا که بی تو خدایم دوباره شد از سنگ ³

نفس کشیدن من بی تو عین بدنامی ست

نفس بدون تو ننگ است و ننگ؛ آری ننگ

بیا به هر نفسم اعتبار بودن ده

بیا و فتح مرا کن نهایت این جنگ

دوباره قافیه ها را مرور خواهم کرد

دلی که تنگ تو شد، فاتح است بی نیرنگ

مرا به یاد تو بازی عشق حالی داد

خوشم که برده ز نامم نشان عشقت ننگ ⁴

---------------------------------------

1- مصراعی از شعر « برگرد »

    کلیک کنید: برگرد

2- ای پادشه خوبان! داد از غم تنهایی

    دل بی تو به جان آمد، وقت است که باز آیی

حافظ

3-  خلیل آتیشن سخن، تبر به دوش بت شکن

     خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی

مهدی جهاندار

4-  فروردین 1393