مدح حضرت عباس (ع) - بند چهارم
من معتکفم معتکف خاک حریمت
من سائلم و گدای بی باک حریمت
من دل به هوای تو ز عالمی گسستم
بند دل خود به تار گیسوی تو بستم
تو شاه کرم سرور سینه ی حسینی
تو مهجه1 ی قلب پادشاه عالمینی
تو باب مرادی2 که دلم مست تو گشته
حکم نوکری را حق بر دلم نوشته
ای شیر نر مایه ی افتخار حیدر!
ای مایه ی ارامش قلب و دل کوثر!
ای صفدر بی نظیر عرصه ی تحیّر!
ای پاک سرشت استوار و بی تغیّر!
ای امّ بنین را یل بی مثل ابالفضل!
شیرین سخن تو بر دلم عسل اباالفضل!
دست من بیچاره بگیر ای یم قدرت!
ای یکه سوار مجری امر ولایت!
مقصود دلم عشق تو و عشق حسین است
او که پسر فاتح خیبر و حنین است
عباس کرم نما و از دل گره بردار
ای خال لبت بر دل ما نقطه ی پرگار 3
------------------------------------
1- مهجه آن خونیست که صرف حیات خود قلب می شود.
2- اشاره به لقب حضرت عباس (ع): باب الحوائج
3- تابستان 1387