شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۱۷۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل» ثبت شده است



زیباتر از همیشه در این ماجرا شده ای

دیدی دلم گرفته است، بی وفا شده ای؟!

 

دریای پر تلاطم من! از چه این چنین

اهل دیار کجا و ناکجا شده ای؟

 

بسیار ناله زدم ز دوری تو ای صنم!

اما تو بی تفاوتی، چرا دل جدا شده ای؟ 1و2

 

---------------------------------------

1- زیباتر از همیشه در کربلا شدی

    دیدی دلم گرفته مرا مجتبی شدی

 

برداشتی از سروده ی آقای حسن لطفی

 

2-  1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۵
یاحق



دلتنگ خنده هایت در آرزوی دیدار

می کشم انتظارت پایین چوبه ی دار

 

امید قلبم این بود باشم همیشه با تو

اما تو دل گسستی از من بی کس و یار

 

در حسرت گذشته که در بر تو بودم

هر صبح و شام دارم آه و سرشک بسیار

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۵۶
یاحق


این هفته هم گذشت آقا نیامدی 1

عمرم به سر رسید اما نیامدی

 

پشتم شکست ز بار گناه خویش

می دانم از چه تو مولا نیامدی

 

جامانده بر جدار خون دلی

بر انتقام ز دشمن زهرا نیامدی

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۵۵
یاحق


ای گل فاطمه شرمنده ی رویت هستیم

جملگی مست ز صهبا و سبویت هستیم

 

« ما گدایان به در خانه ی شاه آمده ایم »

بهر یک گوشه نگه دست به سویت هستیم

 

سال ها در به در دشت و بیابان بلا

ما به دنبال تو و تربت کویت هستیم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۰۵
یاحق

 

مسلم میان کوفه، تنها و دیده گریان

در ذکر سجده گوید، کوفه میا حسین جان

 

اینجا برای زینب، سنگ است نقل مجلس

آقا حذر کن از این، مهمانی پریشان

 

بازار انس و الفت، خالی ز مشتری شد

اما شلوغ گشته، بازار نیزه داران

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۵۳
یاحق

افلاک

 

 

 

آری غروب امروز قدری تیزتر بود

جام بلا و غصه ها سر ریزتر بود

 

خورشید روی نیزه و افلاک بر خاک

گویی که چشم آسمان ها نیز تر بود

 

این حُرم خورشید است یا گرمای آتش؟

انگار صبر خیمه ها لبریزتر بود

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۶
یاحق

قبیله مرصاد - شعری از حسین رضائیان

گفتا سخنی بگو که اذنت دادم

گفتم که برفته این مهم از یادم

 

گفتا که خرابی؛ نبود بعد تو کَس

گفتم که مخوان منحرف و شیّادم  

 

گفتا که نشانی از خود ابراز نما

گفتم که من از قبیله ی مرصادم  

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۴
یاحق

مهمان

سخن آغاز می گردانم امشب

برایت روضه ها می خوانم امشب


سرودی از فضای بی کسی، غم

سخن از غصه های می رانم امشب


دوباره آمدم بهر انابه

قبولم کن خدا! مهمانم امشب


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۶
یاحق

shetab

دلم از غصه ات یارا! کباب است

ببین حالم ز هجرانت خراب است

 

مرا در کوی خود جانا! بده راه

گرفتن دست تنها را ثواب است

 

الا ای صاحب و منجی عالم!

چرا بین من و رویت نقاب است؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۸
یاحق


بیا ای یوسف زهرا دمی بر من نظر بنما

بیا دیگر سحر گردان شب تاریک هجران را


الا ای صاحب عالم که دل در بند زلف توست!

« چه دشوار است پیمودن به هجران تو منزل ها » 1


سحر، افطار، هر لحظه، به هر محدوده ای باشم

« ز داغت آن چنان گریم که ماند ناقه در گل ها »2



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۷
یاحق