شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۱۷۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل» ثبت شده است

برگرد - شاعرانه

 

دلم گرفته ز اندوه بی امان، برگرد!

دلم شکسته ز آزار این و آن، برگرد!

 

وجود ماه تو از پشت ابر هم لطف است

به رنگ تیره ی شب های آسمان برگرد! 1

 

غروب جمعه دوباره به یادت افتادم

ببین بهار مرا گشته چون خزان، برگرد!

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۳ ، ۰۷:۰۹
یاحق
فرهاد

از خویش بیزارم دگر بیداد کافیست

از هرکس و هر ناکس استمداد کافیست

 

بیهوده جان کندم به راه غیر عمری

تو جان مکن بهر کسی، فرهاد! کافیست

 

من را بس این عمری که طی شد تا به امروز

این زنده ماندن با دلی ناشاد کافیست

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۴۱
یاحق


دنیا! بیا همراه من پرواز را بنگر

بالم پر از تیر است؛ این اعجاز را بنگر

 

من کودکم! اما پُرم از زخم های پیر

در خون سرخم قصه ی این راز را بنگر

 

با گوش سر آهنگ بمب و تیر را بشنو

با چشم دل بی رحمی این ساز را بنگر

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۵
یاحق

منجی


رسید جمعه خدایا! کجاست آقایم

رسید یار دلم یا دوباره تنهایم؟

 

رسید جمعه و دارم امید آمدنش

وجود من به فدای قدوم مولایم

 

منم که غیبت کبری نموده ام بی او

کجاست منجی من تا ز غیب در آیم؟

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۲:۴۴
یاحق

پایان کار من رسیده، مرگ بر من!

از شام تا صبح سپیده مرگ بر من!

 

در قصه ی عشق و جنون، از هر تباری

کارم به رسوایی کشیده، مرگ بر من!

 

می گویم از عمق وجودم بی مهابا

تا این نفس گردد بریده: مرگ بر من!

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۲۵
یاحق

 

 

 

ضرب المثل

 

با تو چه شوری دارد آغاز غزل ها

بی تو نمی سازد به ما طعم عسل ها

 

جز رنج عشقت گنج دیگر نیست جان را

تو آبرو دادی به این ضرب المثل ها 1

 

اصلی ترین عشقی، به جان عشق سوگند

دارد هرآنچه عشقِ غیر از تو بدل ها

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۰
یاحق

بلند شو


مادر قسم به سوره ی کوثر بلند شو
مادر تو را به جان پیمبر بلند شو

مادر تو را به سیلی و من را به یک لگد
دشمن زمین زده ولی آخر بلند شو

بابا اگر که بود چنین جرأتی نبود
مادر قسم به غیرت حیدر بلند شو

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۱۰
یاحق
بدون تو

 

دارد بهار میرسد اما بدون تو
دارد بهار میشود آقا بدون تو

 

بار دگر بهار و هیاهوی تازگی
بار دگر شکفتن گل ها بدون تو

 

سال گذشته لحظه ی تحویل سال نو
گفتم چه سود شادی دنیا بدون تو

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۲۷
یاحق

نادم

 

دارم به حال زار خودم گریه می کنم

بر روز و روزگار خودم گریه می کنم

 

من توبه ها شکسته ام و باز نادمم

بر عهد بیشمار خودم گریه می کنم

 

یابن الحسن فدای تو هستی من تمام

بر دار و بر ندار خودم گریه می کنم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۰۹
یاحق

دلم بدجور پر است از خیلی ها...

 

دیگر نمی زنم به دلم سنگ هیچ کس

دیگر نمی شود دل من تنگ هیچ کس

 

پوسیده عمر آهنی ام پای دیگران

دیگر به جان و دل نزنم زنگ هیچ کس

 

رنگین شده تمام وجودم ز رنگ ها

دیگر نمی زنم به تنم رنگ هیچ کس


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۳
یاحق