دوباره موعد راز و نیاز است
در رحمت ز روی لطف باز است 1
دوباره آمدم بهر انابه
بگویم با خدایم این خطابه
دوباره بار جرم و روسیاهی
دوباره ناامید از من نگاهی
دوباره معصیت کردم خدایا!
خطا کردم، خطا من، بارالها!
در رحمت ز روی لطف باز است 1
دوباره آمدم بهر انابه
بگویم با خدایم این خطابه
دوباره بار جرم و روسیاهی
دوباره ناامید از من نگاهی
دوباره معصیت کردم خدایا!
خطا کردم، خطا من، بارالها!
رو به درگاه خدا آورده ام
کوله باری از خطا آورده ام
نزد آن بنده نواز مهربان
ذکر من هر لحظه شد " یا الامان "
بس گناه و معصیت کردم خدا
بس خطا کردم، خطا کردم، خطا
بارها قلب تو را بشکسته ام
بارها عهد و وفا بشکسته ام
از شربت عشق تو، شیرین بشود کامم
بی ماه رخت آقا، کی راحت و آرامم؟
ای سایه ی تو بر سر، نوری به همه دنیا
بازآ که دگر تنگ است، از دوری تو دل ها