مرا به نوکری ات کن قبول آقا جان!
تو را به جان علی و رسول آقا جان!
به روسیاهی خود اعتراف دارم من
تو خود کن آیه ی رحمت نزول آقا جان!
تمام قافله ها رد شدند و من ماندم
رها کنم ز بلای عدول آقا جان!
میان سینه دوباره تپش تپش غوغاست
سرور لم یزلی از کران دل پیداست
دوباره زائر یاسم، از عطر او مستم
شبیه باغ پر از گل مزار او زیباست
همیشه مرقد چشمم ز نور او روشن
تمام آینه هایش نشانه ای ز خداست
قسمت این بود که ما نوکر میخانه شویم
تا ابد در به در باده ی جانانه شویم
خود بگو جان دو عالم به چه قابل دارد
آن زمانی که قرار است که دیوانه شویم
-------------------------------------
1388
گویی کسی اسیر دل ما نمی شود
در این دل خراب کسی جا نمی شود
از هر طرف که ما برویم اندر این زمین
کوهی امیر چشم و هویدا نمی شود
با اینکه هر نفس طلب مهر می کنیم
یک ذره از محبت پیدا نمی شود
ارباب! تمام نفسم مال شماست
ارباب! دلم همیشه دنبال شماست
پرواز من از کوی تو آغاز شود
امید من از روز ازل بال شماست
فرمود مقام رهبری یک سالی
امسال به یمن عشر غم سال شماست 1
بی غم عشق تو آقا به خدا میمیرم
تا ابد در کنج هیئت در غل و زنجیرم
« بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری
من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم »
-----------------------------------------------
آذر 1388 / محرم 1430
کم کم صدای ماه محرم به گوش می رسد
کم کم نوای ماتم و غم به گوش می رسد
دارم برای ماتمت آماده می شوم
کم کم ندای شاه دو عالم به گوش می رسد
از ابتدا همه حاجت گرفته اند
گویی دعای حضرت آدم به گوش می رسد
تا این نفس زبان کشد از وجود من
از آن توست همه بود و نبود من
باور نمی کنم که بمانم بدون تو
نام تو و کربلاست ذکر سجود من
-------------------------------
1388