شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

گلایه

گلایه می‌کنم از قدر ناشناسی‌ها

شکستن دل دلدار و ناسپاسی‌ها

 

از اینکه هرچه ز عمرم گذشت اما باز

نشد کم از دل من سوز دل هراسی‌ها

 

گلایه می‌کنم از تهمت و توهم شوم

گلایه می‌کنم از بازی سیاسی ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۹
یاحق

یک سال پیش این روزها در دفتر شعرم

گفتم: به نام عشق، بسم الله زیبایی

شعری سرودم با ردیف «دوستت دارم»

تو آمدی و قصه شد خالی ز تنهایی

 

یک سال پیش این روزها وقت نماز صبح

قامت به یاد دیدنت می‌بستم ای بانو

حالا عشا، مغرب، نماز صبح، ظهر و عصر

بین قنوتم یاد چشمت هستم ای بانو

 

یک سال شد این قصه‌ی "شیرین و فرهادی"

یک سال شد لیلا شدی، مجنون شدم من هم

یک سال از آغاز راهی تا ابد طی شد

در این سفر همسایه‌ی کارون شدم من هم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۱۰
یاحق

خیلی دلت می‌خواهد انگار

من باز دنبال تو باشم

مثل همیشه شاد باشی

من گرم احوال تو باشم

 

خیلی دلت می‌خواهد این را

که در سکوتی بین ما دو

من باز مشتاق تو باشم

من در طلب باشم، ولی تو...

 

انگار با خود فرض کردی

من یک گدا هستم تو هم شاه

سهم تو کاخ اشتیاق است

سهم من بیچاره هم آه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۷
یاحق

زندانی

 

از دیدنت شد ناامید این چشم بارانی

چشمی که حالش را نمی‌فهمی نمی‌دانی

 

اینقدر دوریم از هم اینجا در دل تهران

انگار من در چین و تو ساکن در ایرانی

 

من در ریاضی رتبه‌ی چندین هزار اما

تو رتبه‌ی زیر صد کنکور انسانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۵۴
یاحق

برای من همه‌ی زندگی فقط این است

که لحظه لحظه نفس در هوای تو بکشم...

 

در هوای تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۱۹
یاحق

فصل بهار

 

فصل‌ها می‌رود از گردش دوران به گذار

پس کجا مانده در این دور خزان فصل بهار؟

 

نو به نو می‌شود این ثانیه‌ها داغ فراق

دم به دم می‌رود از سینه‌ی عشاق قرار

 

خبری نیست چرا زانکه خبرها همه اوست؟

ز چه رو پس ننشیند گل امید به بار؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۰۷
یاحق

شش ماه

 

آمدی تا به عشق جان بدهی

تا خدا را به ما نشان بدهی

 

آمدی تا برای دل دادن

تا قیامت به ما زمان بدهی

 

آمدی تا به هر گنه کاری

وقت مردن خودت امان بدهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۲۶
یاحق

روزی به تیری کور خواهم کرد

آن فتنه های پر فریبت را

 

با مردمان شهر خواهم گفت

مکر دو تا چشم نجیبت را...

 

فتنه - حسین رضائیان

 

فتنه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۰۲
یاحق

بودن تو

دوباره شوق غزل داده ای به دستانم

دوباره اشک فراقت میان چشمانم

 

تو از تبار بهاری که من به اشک دو چشم

تو را میان غزل عاشقانه می خوانم

 

قسم به لحظه به لحظه سرودنم از تو

که پای عشق تو تا روز مرگ می مانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۱۷
یاحق

کرارها رفتند

 

در این مسیرِ پر خطر بسیارها رفتند

بر دارِ عشقِ مرتضی تمارها رفتند

 

مردم به خواب ناز بودند و سحرگاهان

حلاج‌ها با رقصِ خون بر دارها رفتند

 

ما غرق در آسودگی ماندیم و آنگونه

غرقابِ خون از بین ما سردارها رفتند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۸ ، ۱۷:۴۴
یاحق