شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

کهنه راز - حسین رضائیان

بال ملک سجاده‌ی راز و نیازت

جبریل پر افکنده زیر جانمازت

 

مرغ سحر در انتظار ندبه‌ی تو

آتش گرفتار تو و سوز و گدازت

 

سجادی و عین قیامی و قعودی

در سجده‌ای و عشق باشد بر فرازت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۰ ، ۰۷:۳۹
یاحق

کمی دیر است - حسین رضائیان

نفس در سینه‌ام حبس و مرا بُغضی گلوگیر است

دلم از این بهارانِ بدونِ بودنت سیر است

 

جهان سربازِ ناچاری‌ست که در جنگِ شادابی

سرش بالاست اما از درون دل مُرده و پیر است

 

نمی‌آیی و ما سبحه به دستان یادمان رفته است

که در این داغ پای این دلِ غرقِ خطا گیر است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۱۱
یاحق

من و آونگ - حسین رضائیان

ساعت اتاق خواب خانه‌مان آونگ دارد...

 

اصلن روزی که آن را خریدیم، یکی از جذابیت‌هایی که منجر به انتخابش شد، همین آونگ داشتنش بود. البته وقتی فهمیدیم که برای حرکت آونگش، باتری جدا می‌خواهد، به همان جذابیت ظاهری‌اش بسنده کردیم و اینکه برای جا به جا شدن یک میله، قرار باشد باتری مجزا مصرف شود را کلاً از برنامه‌ی زندگی‌مان کنار گذاشتیم.

 

خاطرم هست که آن اوایل، یک بار، فقط و فقط یک بار، شاید برای امتحان سالم بودنش، آونگش را هم به راه انداختیم و تمام. البته دلایل دیگری هم می‌توانست داشته باشد؛ می‌دانید، ما برای اینکه صدای تیک تاک ساعت، مثل مته، مخ‌مان را سوراخ نکند، عمدن دنبال ساعتی گشتیم که عقربه‌ی ثانیه شمارش، پیوسته کار کند، نه ضربه‌ای... برای همین، احتمال می‌دهم بعد از آن یک مرتبه، همین صدای بسیار خفیف تق تق آونگ را بهانه کرده‌ام و فعال بودنش را از ذهن خود و اهل خانه، در هاله‌ای از ابهام، به ورطه‌ی فراموشی سپرد‌ه‌ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۵۹
یاحق

امروز - حسین رضائیان

وقتی از دور نگاهت به من افتاد امروز

دل ویران شده از درد، شد آباد امروز

 

نفس غم زده ام کار مرا ساخته بود

منِ دیروز عزادار، شدم شاد امروز

 

تو بهاری، تو نگاهت، نفست شادابی ست

تو نسیمی خنکی در دل مرداد امروز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۱۳
یاحق

پدرم

روبروی دو قبله‌ی چشمت

ساعتی غرق ربنا بودم

خیرگی ذکر «لا اله» م بود

شک ندارم که با خدا بودم

 

دو سه ساعت نگاه و اشک و سکوت

می‌سرودم تو را، عیارم را

من چگونه به واژه بسپارم

این سلوکی که با تو دارم را؟

 

تو همانی که هرچه غم دارم

در حضور تو می‌رود از یاد

وقت لرزیدن زمین دلم

کوه صبر تو درس یادم داد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۲۸
یاحق

مادر - با شعری از حسین رضائیان

 

مادر ای آیینه‌ی پاکی و نور

مادر ای قصه‌ی شیرین وجود

مادر ای چشمه‌ی جوشان دعا

مادر ای علت هر بود و نبود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۵۳
یاحق

ضربان انتقام - حسین رضائیان

 

وقتی از دور نگاهت به من افتاد امروز

دل ویران شده از درد شد آباد امروز

نفس غم زده‌ام کار مرا ساخته بود

می‌زنم از تب این حادثه فریاد امروز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۹ ، ۲۰:۴۳
یاحق

پافشاری

 

با من دوباره عشق را از سر گرفتی

باز آمدی این خسته را در بر گرفتی

 

باز آمدی با دست‌های مهربانت

اشک فراق از چشم‌های تر گرفتی

 

هرچه ندادم دل به چشمان تو اما

با پافشاری کردنت آخر گرفتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۲۰:۱۴
یاحق

از تو سه تا گزاره، همواره در بَرَم بود

شوری شبیه طوفان، از عشق در سرم بود

 

اول همیشه ماندن، در ابتلای این راه

راهی که آبرویش، از دیده‌ی ترم بود

 

دوم تو را اگرچه، از دور دل نکندن

این غصه‌های آن ور، آن داغ این ورم بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۹ ، ۱۳:۵۱
یاحق

آه ای بقیع

می سازمت روزی به دست خویش، می دانم

من پای حرفی که زدم، ای عشق! می مانم

 

یک روز در صحن و رواقت ای حریم حزن

من مطمئنم که زیارت نامه می خوانم

 

می آید آن روزی که این نامرد مردم را

-  وهابیان پست -  را از شهر می رانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۹ ، ۰۸:۲۴
یاحق