دلم میان طلب های بی بهانه شکست
از اینکه بی تو نشستم میان خانه شکست
از اینکه بی تو همه روزگار من شب شد
از اینکه بی تو سپر می شود زمانه شکست
از اینکه دست نیازم به سوی ناکس رفت
از اینکه بی تو شدم جلد آستانه شکست
دلم میان طلب های بی بهانه شکست
از اینکه بی تو نشستم میان خانه شکست
از اینکه بی تو همه روزگار من شب شد
از اینکه بی تو سپر می شود زمانه شکست
از اینکه دست نیازم به سوی ناکس رفت
از اینکه بی تو شدم جلد آستانه شکست
قدم قدم روانه ام به سمت تو شبانه روز
که گشته این ندیدینت غمی عظیم و سینه سوز
خدا کند که جان دهم برای تو عزیز من
تمام هست خود کنم فدای تو عزیز من
رسد ز یاس و نسترن شمیم عطر و بوی تو
تو میوه ی دل منی منم گدای کوی تو
حالا مرا به حال خودم وا گذاشتی؟
در بین غصه ام تک و تنها گذاشتی؟
دیدی گره ز کار من خسته وا نشد
رفتی و بی خیال گره را گذاشتی
من لایق تو نیستم، قبول، پس چرا
این عُلقه 1 را میان دلم جا گذاشتی؟
از غمت تا به ابد ناله ی ناشاد کنم
همه دم از رخ زیبای تو من یاد کنم
یاد آن روز که من را به دلت جایی بود
بینمان همدمی و قصه ی زیبایی بود
نکند از من دل خسته دمی دل بکنی
یا دگر قید دل خسته ی من را بزنی
عجب حکایتی شده قصه ی آستان دوست
که هرچه می رسد به ما ز لطف دست های اوست
خدا عنایتی کند که دردها دوا شود
وگرنه درد عاشقی چه زود می رسد به پوست
---------------------------------------------
بهمن 1390
من از روزی که دیدم روی ماهت مست گشتم
از آن روزی که افتادم به چاهت مست گشتم
از آن روزی که گفتی منتظر بر راه بنشین
همانجایی که بنشستم به راهت مست گشتم
----------------------------------------
خرداد 1390
دوش از کوچه ی عشاق گذر می کردم
نیمه شب را به غم دوست سپر می کردم
ساعتی چند از این در به دری طی گردید
من هم این قائله را نیک نظر می کردم
بر دلم شور غم و غصه ی دلدار نشست
لیک از حس خود احساس خطر می کردم
در وادی محبت، حرفی به جز تعب نیست
این بار این سروده، از قلب با طرب نیست
دردی میان دل بود، گفتم بگویم آن را
اما نبود چاهی، این قصه پر عجب نیست
دردا سخن زیاد و، گوشی مباد حاضر
اینجا کسی به فکر، امرار روز و شب نیست
دل من تنگ چشمون سیاته
به یاد اون نگاه دلرباته
میخوام اینو همه دنیا بدونند
خدا هم عاشق برق نگاته
------------------------
1389
مرا با دلبرم قول و قراریست
که چشم آسمانی ام بهاریست
دمادم تا به یاد او می افتم
گلاب از دیدگان خسته جاریست
-----------------------------------------
1389