شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۷۱ مطلب با موضوع «آزاد» ثبت شده است



در قنوت دلتان یاد غریبان باشید

در نماز شب خود به یاد یاران باشید

 

در سحرگاه جنون با نفس مهمومی 1

یاد سودازده قلب و دل انسان باشید

 

وعده گاه دلتان میکده ی جانان است

اندکی در طلب وعده ی جانان باشید

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۵۵
یاحق



تو را چه سود ز تمسخر که حاصلش قهر است

که این صفت بی صفتی حاصل این دهر است


اگر تو اهل زمینی بگو و بخند ز تمسخر

وگرنه آسمان را نه سرای هر بد بهر است 1و2


--------------------------------------------------

1- شاید این شعر وزن صحیحی نداشته باشد...


2- آذر 1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۵
یاحق



دیروز به سوی آسمان راهت بود

گویی که ملک گدای درگاهت بود


امروز شنیدم که ز پا افتادی

ای کاش مه جمال ما ماهت بود


---------------------------------------

آذر 1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۱
یاحق



ساقی! به دلم امشب از باده ی مستی ده

از هستی خود قدری پیمانه ی هستی ده


ساقی! من اگر مستم از باده گساری نیست

پاکم! نهراس از من، برخیز و دستی ده


------------------------------------------------------

1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۴
یاحق

فطر - شعری از حسین رضائیان

 

صد مژده تو را یارا، عید رمضان آمد

فرخنده سعید فطر، فطریه ی جان آمد

 

سی روز بُدی روزه، احسنت بر این کارت

زین کار نکو مزدت، از سوی جنان آمد

 

بخشید خدا جرمت، ره توشه از این برتر؟

بین نامه ی اعمالت، چون برف گران آمد

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۱۱
یاحق



این سر چه کند هزار سودایش هست

مجنون به خدا امید لیلایش هست


این غروب غمگین نبود پایانی

خورشید نگر! نوید فردایش هست


باران ز دو چشم آسمان می بارد

امید وصال خود به دریایش هست


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۱
یاحق



من اگر خاموشم، تو نباید که به فریاد آیی

من اگر مشکوکم، تو نباید که به بیداد آیی


من اگر مغمومم، تو چرا حق تسلی خواهی؟

من اگر مظلومم، تو چرا ظالم این درگاهی؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۵
یاحق


از تو آموختم این گونه گفتن را:

سلام ای ابر بهاران، سلام بر ریزش باران


از تو آموختم این گونه دیدن را:

عجب نگاه دقیقی! چه جویبار رقیقی!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۴۳
یاحق



بس کنید این سرگرانی را!


دل به دست هرچه میدادید دیگر نه!

حس کنید این جاودانی را


این پیام تا ابد بیدار فانی را:


« چشم ها را باید شست »

« جور دیگر باید دید » زندگانی را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۰
یاحق


خیالم گشت راحت، رفتم از یاد

هر آنچه داشتم هم رفته بر باد


قسم بر دوستی بر باوفایی

امان از بی وفایی، داد و بیداد


-----------------------------------

بهار 1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۰
یاحق