شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۹۸ مطلب با موضوع «عاشقانه» ثبت شده است

قبیله مرصاد - شعری از حسین رضائیان

گفتا سخنی بگو که اذنت دادم

گفتم که برفته این مهم از یادم

 

گفتا که خرابی؛ نبود بعد تو کَس

گفتم که مخوان منحرف و شیّادم  

 

گفتا که نشانی از خود ابراز نما

گفتم که من از قبیله ی مرصادم  

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۴
یاحق



دوست دارم قطره ای باشم ببارم بر رهت

یا که سنگی خرد و کوچک، زیر پایت، در رهت


گو کدامین راه را تو می نمایی انتخاب؟

تا شوم چشم انتظارت، همچو بادِ هر رهت


-----------------------------------------------------

1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۴
یاحق



تو را از جنس الماس آفریدند

تو را با ناز و احساس آفریدند


ز رویت نازنین! تصویر زشتی

کشیدند و گل یاس آفریدند


--------------------------------

1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۷
یاحق



تویی آن شاخه ی طوبای بهشت

که خدا بهر من آن را بسرشت


قاضی آمد بنویسد به تمنا نامم

گفت مجنون و همان را بنوشت


------------------------------------

1387

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۰
یاحق



این غم که به دل هست چه غوغا کرده

هر لحظه مرا واله و شیدا کرده


این صبح نفس گیر طلوعش زشت است

فقدان تو غم ها به دل ما کرده


دریا به تلاطم ز چه افتاده بدان

غمنامه ی غم های تو برپا کرده



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۴۷
یاحق



 

تصوّری که تو داری، آرامش دریاست!

لیک بدان که میسوزد

بی نقاب و پرده، جمال آنکه پی نور است

از شمس روی تو...

او پی عشق آدم و حوّاست...!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۱
یاحق


درمانده ی عشقت شده ام مرا نگاهی
با این همه عشقم تو مرا باز نخواهی

از سوز و غم ناله ی من همه بنالند
لیک از غم مانده در دلم هیچ ندانند

اشکم ز غم دوری تو روان تر از رود
رسم معرفت میان ما بگو چنین بود؟

هر لحظه و هر کجا به یاد تو می افتم
می گریم از این غم که مگر تو را چه گفتم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۳
یاحق


گفتا چه غمی بر کمر افتاد که بشکست؟
گفتم که غم عشق خرابم بنموده

گفتا ز چه باران به روی رخت نشسته؟
گفتم غم دوریست که آبم بنموده

گفتا که چرا چنین شدی واله و شیدا؟
گفتم که نگارم به نگاهی جوابم بنموده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۹
یاحق