شاعرانه

                                                          

هوالعلیم. 16 ساله بود که بال پریدن گشود و رفت. او به شهادت خویش عالم بود؛ همین و بس! تاریخ شهادت: 8/2/66؛ 20 روز قبل از عروج...

بسم رب الشهداء و الصدیقین

این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند. امام خمینی (ره)

نوجوانـی در حریــم کــربلا گم کـرده ایم              

عاشقی در وادی خوف و رجا گم کرده ایم

چتری از بال ملائک بر سرش گستـرده ایم               

آن که او را زیر بــاران بـلا گم کـرده ایم

وصیتنامه ی دلاور سپاه اسلام

بسیجی شهید

مهدی رضائیان

با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت و نائب بر حقش، پیر جماران، حسین زمان، امام امت و با سلام به رزمندگان پر شور اسلام که با رزم بی امان خود می روند تا جهان را از زیر سلطه ی یاوه گویان شرق و غرب آزاد سازند و آماده ظهور دولت یار باشند و با سلام به شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی مخصوصاً شهدای جنگ تحمیلی که با خون سرخ خود درخت اسلام را هر چه بیشتر تنومند می سازند، وصیت نامه ی خویش را شروع می کنم.

من در روز             تاریخ                افتخار این را یافتم که به سوی خدای متعال مشرف گردم.

 اما تو ای پدر عزیزم که برای تربیت من زحمات زیادی کشیدی و من شما را بسیار ناراحت کردم و امیدوارم که مرا حلال کنید و برای بخشایش گناهان این بنده ی حقیر در نمازهایتان دعا کنید و شما را به صبر وصیت می کنم و با روحیه ی قوی خود به دشمنان اسلام و قرآن بفهمانید که ما تا آخر خواهیم ایستاد و از از دست دادن فرزندانمان در راه رضای خدا ناراضی نیستیم و باز هم از این خونها برای پابرجایی اسلام عزیز خواهیم داد و همیشه پدر عزیزم این را در نظر داشته باش که هر چه او بخواهد همان خواهد شد.

و تو ای مادر زحمت کش که در تربیت و بزرگ کردن من چه شبها که بیدار ماندی و چه روزها که مانند پروانه به دور من می گشتی تا مرا به این حال رساندی. مادر عزیز، امیدوارم که مرا حلال کنید و برای بخشش گناهان من در نمازهایتان دعا کنید و ای مادر شهید و عزیز و قهرمانم از تو خواهش می کنم که شیون و فریاد راه نیاندازی که مردم تو را ببینند و]تو[ منافقین و دشمنان را با شیون و فریاد خود شاد نسازی و شما را به صبر سفارش می کنم که خداوند به صابران بشارت داده است.

و تو ای برادر عزیزم محمد آقا امیدوارم که این بنده ی حقیر را حلال کنید و اگر شما را ناراحت کردم مرا ببخشید.

و تو ای برادر عزیزم آقا رضا ان شاء الله که مرا حلال کنید و اگر شما را ناراحت کردم می بخشید و شماها را به صبر سفارش و از شما می خواهم مرا دعا کنید تا شاید گناهانم را خداوند متعال و مهربان ببخشد.

و شما خواهران عزیزم مرا حلال کنید؛ زیرا من در حق شما بسیار بدی کردم و امیدوارم مرا دعا کنید در نمازهایتان تا شاید خداوند گناهان این حقیر را ببخشد.

و اما سخنی با امت حزب الله دارم. ای امت حزب الله ایران و جهان، اسلام عزیز در این موقعیت حساس و در این تنگه ی ظلم و استبداد احتیاج به خون دارد تا رشد کند من خود را لایق نمی دانم که پیامی به شما سروران و بزرگواران بدهم؛ اما از زبان شهدا می گویم که دست از امام نکشید و به فرمایشات امام امت گوش فرا بدهید وتمام آنها را به کار گیرید و وصیت دیگر من به امت حزب الله این است که حمایت خود را که تا به حال بی وقفه ادامه می دادید باز هم ادامه بدهید؛ زیرا این حمایت و پشتیبانی شما امت حزب الله می باشد که پشت تمام قدرت های جهان خوار را به لرزه انداخته و به خواهران خود و امت تأکید می کنم که حجاب خود را رعایت کنید؛ زیرا حجاب شما باعث عفت شما می شود که جوانانی را این چنین به اسلام هدیه می شود که عکس های آنها را در در و دیوار شهر می بینید.

سخنی دارم به جوانان محل و تمام جوانان امت که عمر خود را در سر چهاراهها تلف نکنید و به فکر خود باشند و بیایند به جبهه ها تا ببینند اینجا قصه ی عشق است و ایثار ]که اینها[ مرحله ی اولیه ی تکامل انسانیت انسان ]هستند[.

در آخر از تمام دوستان و آشنایان حلالیت خواهانم.

دیگر سخنی ندارم که بگویم. خدا یار و یاور شما باشد.

مهدی رضائیان 66/1/19