شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

نظرسنجی

شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۲۸ ب.ظ

 

 

تازگی‌ها شنیده‌ام شیخی

به کف آورده آن چنان گنجی

و از آن رو ارائه بنموده‌ست

مِتُدی تازه در نظرسنجی

 

گفته این شیخِ با ذکاوت ما

غبطه باید به حال دولت خورد

می‌توان از نگاه عابرها

پی به اوضاع اقتصادی برد

 

مثلاً هرکسی که می‌خندد

لاجرم راضی است از حالش

هرکسی اخمو است ناراضی‌ست

خاک عالم به حال و احوالش

 

من خودم هر صباح در ماشین

در مسیری که می‌روم سرِ کار

به همین شیوه می‌شوم مشغول

تا که راضی شود ز دستم یار

 

گرچه سرعتِ ماشین بالاست

گرچه شیشه‌ی ماشین دودی‌ست

در همان خط ویژه می‌بینم

اتوبان غرق یاس و داوودی‌ست

 

گفتم ای شیخ واقعاً چه خفن

دل و عقلم عجیب در دوئل است

شیوه‌ات بی‌بدیل و بی‌همتاست

مستحق هزارها نوبل است

 

گفت بابا اینا که چیزی نیست

من خودم دیده‌ام که ابر بهار

در عبور از فراز هر برهوت

به خودش طعنه می‌زند که: نبار!

 

تا که این را شنیدم از خنده

روده‌بُر گشتمی و افتادم

قبل جان دادنم با کلی عشق

۴تا رای سفید بهش دادم

 

وقت مردن شنیدم او می‌گفت

با همان لحن و خنده‌ی ماضی

خنده داری به لب و این یعنی

هستی از وضع مملکت راضی

 

-----------------------------

خرداد ۹۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی