شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی


از فراق تو ز دل ناله و فریاد کشم

از غم هجر تو ای پیر حرم داد کشم

 

لایق درک حضورت نبدم زین ماتم

از همان کودکی ام داد ز بیداد کشم

 

حرمت مایه ی تسکین دلم بود ولی

تا ابد از غم تو ناله ی ناشاد کشم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۲۸
یاحق

امروز روز هفتم تنهایی ماست

این واژه ها تصویری از شیدایی ماست

 

بابا، برادرها و فضه، ام کلثوم

تنها امید ما دل دریایی ماست

 

این چند شب بالین مادر پهن مانده

با یاد او این اشک ها لالایی ماست

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۲۴
یاحق



دوش از کوچه ی عشاق گذر می کردم

نیمه شب را به غم دوست سپر می کردم

 

ساعتی چند از این در به دری طی گردید

من هم این قائله را نیک نظر می کردم

 

بر دلم شور غم و غصه ی دلدار نشست

لیک از حس خود احساس خطر می کردم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۲۱
یاحق

قیام

 

کاشکی فاصله ها این همه تعبیر نداشت

اذن پابوسی تو حکمت و تقدیر نداشت

 

کاش این آینه هر لحظه نشانم می داد

که دعا در حرمت حاجت تفسیر نداشت

 

صحن هایت همه در حال قیامند و قعود

این نمازیست که جز نام تو تکبیر نداشت

 


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۵
یاحق


من ز داغ دوری ات گریان شدم

من از این غصه همی نالان شدم

 

زینب ای آیینه ی داغ و إلم!

هر چه گویی، جان من! من آن شدم

 

سینه ات مجروح زخم غصه هاست

از تب این غصه ها سوزان شدم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۰
یاحق



زینب همان کسی ست که دل برده از حسین

بانوی اول دنیا و خواهر سلطان عالمین

 

زیبنده ی علیست چنین دخت اطهری

او بهر مادر خویش هم کند مادری

 

از هر کرانه لطف خدا را از او ببین

یک دم بیا و بر در این ذو العطا نشین

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۵۸
یاحق

 

 

 

بین این بی صفتان رنگ و نشان باید سرخ

پیرهن ها ز دم 1 حق طلبان باید سرخ

 

اشک از دیده ز این غصه همی باید ریخت

چشم از شدت این آب روان باید سرخ

 

سخن تند من آتش به دلت خواهد زد

سر سبزم هم اگر هست، زبان باید سرخ 2

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۵۸
یاحق

وارث مستضعفان - شاعرانه


دوباره از تو سرودن قلم به دستم داد

و قاف قافیه ها عاقبت شکستم داد

 

دگر هوای دلم مبتلای آمدن است

و سهم روز و شبم ناله بر غمت زدن است

 

غم تو « سیصد و سیزده » نفر علمدار است

غم تو عادت ما بر نبودن یار است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۳۵
یاحق




ای که دل از باده تهی کرده ای

جام می ام را ز چه رو برده ای؟

 

گر تو ز این عیش فراری شدی

پس ز چه رو سرکه ز خون خورده ای؟

 

--------------------------------------

اسفند 1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۹
یاحق



شده بی رمق چشم پر ابر من

به پایان رسیده دگر صبر من

 

مرا از درش رانده آقای من

شود همره این غصه تا قبر من 1و2

 

-----------------------------

1-  ماجرای این شعر برمی گردد به داستان سفر به مشهد مقدس که البته موفق به رفتن نشدم و از ناراحتی این دوبیت عنایت شد.

 

2-  بهمن 1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۶
یاحق