شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی



چند وقتیست که از تو خبری نیست مرا

 

نیست بین من و تو رابطه ای میدانم؛

 

این مترسک به امید عبثی بنشسته،

 

تازه فهمیده ام آن حرف که چوپان می گفت:

 

که دلم را به عبور لحظه ها خوش نکنم،

 

و توقف نکنم،


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۴
یاحق



در تب و تاب توام هر نفس ای بی همتا

من گرفتار غمم بی خبر از این دنیا

 

من همانم که بریزد همه ی هستش را

به دمی تبسم و نگاهت ای دل آرا

 

من و آن خاطره ی تلخ جدایی، نکند

که شوم باز گرفتار و اسیر و تنها

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۶
یاحق


تا این نفس زبان کشد از وجود من

از آن توست همه بود و نبود من

 

باور نمی کنم که بمانم بدون تو

نام تو و کربلاست ذکر سجود من

 

-------------------------------

1388

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۰
یاحق


دلم میخواد دوباره وا بشه آسمونا

جور بشه بال پرواز به سمت کهکشونا

 

دلم میخواد که من هم راهی جبهه ها شم

مثل همه شهیدا برا حسین فدا شم

 

تو لحظه ی شهادت ذکر لبا حسین بود

آرزوی دلاشون بین الحرمین بود1

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۵
یاحق


به درگاه تو هستم دیده گریان

بر آید از نهادم آه سوزان

 

دلم دیگر ندارد طاقت غم

نی ام در انتظار روز باران

 

عجب از روزهای خوب توبه

منم بودم به جمع روزه داران

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۳
یاحق



چند وقتیست از این فاصله ها می نالم

که ازاین وضع شرر فتاده بر احوالم

 

در پی رهایی از غصه چنان شد کارم

که خود چاره ی مشکل آمده دنبالم

 

گفت درمان و دوا به دردهای تو منم

زود برگو ز چه رو نیامدی دنبالم؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۰
یاحق


اینجا رضایت آقا رضای ماست

اینجا بهای محبت بهای ماست


از برکت و عنایت و لطف و کرامتش

اینجا غذای حضرت آقا غذای ماست


-------------------------------------------

مرداد 1388 / شعبان 1430 - مشهد مقدس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۶
یاحق


در این زمانه بسی ناله در گلو مانده

کسی میان دلم قصه از شما خوانده

 

سروده ای ز همان لحظه ای که می آیی

از آن زمان که گرفتار ظلم صحرایی

 

شنیده ام که وجودت ز غصه ها لبریز

مدال صبر خدایی به گردنت آویز

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۰
یاحق


رهبرم! امر نما جان برود، میمیرم

به اشاره ات نفس قطع شود، میمیرم

 

وای از آن دم که دلت ناله ی غربت بزند

به خدا اگر دلت ناله کند، میمیرم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۳
یاحق


عجب زمانه ای شده، عجب هوای فاسدی

عجب که رنگ بی حیایی شد سبز سیّدی

 

عجب که غربت رسول خدا داد می کند

کسی به نام پیمبر دم از گناه می زند

 

صدای سوت پلیدان بسی به  گوش می رسد

دوباره زمزمه ی ناکسی به گوش می رسد

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۱
یاحق