قبله ی دل ها - سفر کربلا 2
دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ
به سوی قبله ی دل ها روم خوش این اقبال
که قامتم ز غم و غصه گشته همچون دال
ز لحظه لحظه ی این حادثه همی شادم
امیر میکده! جانا! برس تو بر دادم
تمام همسفرانم چو مست میخانه
که آشنای تو با عالمی چو بیگانه 1
به هر قدم که به سمت تو می کنم پرواز
جنون و مستی قلبم همی شود آغاز
به انتظار جوازی نشسته ام اینجا
خدا کند که شود نوبت من تنها 2
-----------------------------------------------
1- ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند
سوختگان غمت، با غم دل خرم اند
هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت
باخبران غمت، بی خبر از عالم اند
فواد کرمانی
2- در ادامه داستان اولین سفر کربلا، این سروده مربوط می شود به توقف قبل از عبور مرز.
مرداد 1387
۹۲/۰۵/۲۱