شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت امیر (ع)» ثبت شده است

مذهب عشق - با شعری از حسین رضائیان

نام علی بر لب ما

عشق علی مذهب ما

گفتن از او مستی روز و شب ما

 

کعبه به عشق تو شده سینه چاک {یاعلی}

حب تو بر گردن هستی پلاک {یاعلی}

 

ها بَشَرٌ کَیفَ بَشَر

یکه‌ی میدان خطر

ترس ندارد به وجود تو اثر

 

« ای همه خوبی تو را / پس تو که رایی که را

ای گل در باغ ما / پس تو کجایی کجا »

 

یاعلی مولا مدد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۵۵
یاحق

درد بی دلی


دارد زمان رفتن تو می رسد علی

تو می روی و می شکند قلب من ولی

 

تو می روی و سهم من از رفتنت شود

خون جگر، دو دیده ی تر، درد بی دلی

 

-------------------------------------

مرداد 1390 /  رمضان 1432



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۲۹
یاحق



کاش با رفتن او جان ز تن ما می رفت

و روان ها به هوای او ز دنیا می رفت

 

سحر نوزدهم بود که از سمت زمین

نور از روی علی تا سوی بالا می رفت

 

حلقه ی در که دلش شور علی را می زد

خوب دانست که او به پیش زهرا می رفت

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۱۶
یاحق


من در تلألؤ تو تسلا گرفته ام

از تو نشانه های تولا گرفته ام

 

من سرخوشم که حکم غلامی و نوکری

از دست با کفایت لیلا گرفته ام

 

هر دم که نام تو به سر ذهنم آمده

راهی ز فرش تا سوی بالا گرفته ام

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۳
یاحق



ما به عشق حیدر تو بردیم پناه

داریم به این گفته ی خود سیل گواه

 

این جمله به نام مرتضی ختم شود

" لا حول و لا قوة إلا بالله "

 

---------------------------------

1389 / 1431

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۳
یاحق

من حیدری ام



من حیدری ام خدا چه لطفی کرده

با مهر علی دل مرا چون بُرده

 

از هرکه بپرسیم همین را گوید

چون 1 پادشه ست علی و ما چون بَرده2

 

-------------------------------------

1-  شبیه

2-  1388 /  1431


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۴
یاحق


آسمون دلش گرفته، گمونم میخواد بباره

دلشو تو دست بگیره، هر کی امشب بیقراره

 

توی کوچه های کوفه، تو یه خونه ی قدیمی

وقت افطار سر سفره، سفره ای خوب و صمیمی

 

یه بابا مهمون امشب خونه ی دختر کوچیکه

اما از کارای بابا، دل دختر، تیکه تیکه

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۱
یاحق

چشم بیمار تو 2

 

 

 

می زنم پر سوی تو ای شاه بی همتا علی

قصد دارم تا سخن رانم ز عشقت یا علی

 

ای بلندای نگاهت آسمان را کرده مست

ای ز مه، مه روتر و زیباتر و والا علی

 

کهکشان ها وامدار چشم بیمار تواند

گفته در حقت خدا که « لا فتی الا علی » 1

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۲
یاحق