بر سر نیزه
جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۳ ب.ظ
بر سر نیزه تو بودی
دل ز دستم می ربودی
با غم عشقت حسین جان
مست و آبم می نمودی
صوت قرآنت شنیدم
دل ز غیر تو بریدم
سنگ کوفی بر سرت خورد
ناله ها از دل کشیدم
جسم پاکت پاره پاره
زینبت معجر نداره
کرده غارت دشمن تو
گوشواره گوشواره
می شنیده خواهر تو
ناله های مادر تو
وای از آنکه او ببیند
سم اسب و پیکر تو
پیکر تو بر زمین است
زینب از غصه حزین است
این مصیبت نامه را بین
بین که مادر دل غمین است
----------------------------------
1386جناب آقای یوسف رحیمی (کاروان دل)، شاعر گرانقدر آیینی کشورمان نقدی بر این شعر فرموده اند.
۹۲/۰۵/۱۸