شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

لعنت به من

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ب.ظ

من در خیال خویش پندارم چنین بود

که یار من دردانه ای روی زمین بود

 

پندار من این بود که او بهترین است

پندار من این بود اما غیر از این بود

 

انگشتری که در پی اش بودم بسی سال

جنسش بدل بود و رکابش بی نگین بود

 

وقتی رسیدم پای دیوار بلایا

تنها پناهم دست و یارم آستین بود

 

زیبا نبود و نیست دیگر پیش چشمم

لعنت به من که گفتم او زیباترین بود

 

او با نه من، با دیگران بسیار یار است

از ابتدا او غیر من را هم نشین بود

 

بودم از او، نابودی ام هم دست او بود

پایان رنج عشق از اول همین بود

 

--------------------------------

مهرماه 1393

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی