شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

میل برّیدن...

شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ق.ظ

میل بریدن


ابر چشمانم دوباره شور باریدن گرفت

آه غم در سینه ام سودای نالیدن گرفت

 

با من آواره از سامان سخن گفتن چه سود

آفتابم سوی مغرب عزم تابیدن گرفت

 

عقل را در دست دل دادن چه کار جالبی ست

تازگی ها کام من طعمی ز فهمیدن گرفت

 

عشق گویا واژه ای بازیچه در دستان ماست

یوسفا! دستان ما را میل برّیدن گرفت

 

ما کجا و عشق هایی که پر از شورند و نور

حرف ما از بعد آن ها شوق بالیدن گرفت

 

حرف عشق است و مرا تنها تو آیی در نظر

صورتم شوق به پایت سجده ساییدن گرفت

 

---------------------------------------

 

آذرماه 1393




سجده


مغرب


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی