تبار آدم
جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۳۹ ق.ظ
دوباره جمعه آمد و اسیر غصه و غمم
به یاد صاحب الزمان دچار رنج و ماتمم
شنیده ام ز عاشقان ضعیف و خسته گشته است
سوال دارم از خودم: من از تبار آدمم؟
ز بس گناه می کنم سرشک غصه اش روان
من ادعا نمی کنم که بهترین عالمم
عهد شکسته ام بسی، وفا کجا و من کجا؟
دگر ملول و خسته ام ز توبه ی دمادمم
دگر نفس به سینه ی خسته ی من نمانده است
بیا عزیز فاطمه، تویی نفس، تویی دَمم 1و2
-------------------------------------
1- داستان این سروده بر می گردد به ماجرای یکی از دیدارهای حضرت مهدی (عج) که یکی از علمای بزرگوار ایشان را در جمکران رؤیت می کنند و می بینند که بدن حضرت بسیار نحیف گشته. از ایشان علت آن را جویا می شوند و حضرت می فرمایند: از بس برای بخشش شیعیان به درگاه الهی انابه و زاری می کنند این حال برایشان اتفاق افتاده است.
2- اسفند 1387 / ربیع الاول 1430
۹۲/۰۵/۲۵