شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

پایگاه انتشار سروده های کلاسیک و نثر نوشته های حسین رضائیان

شاعرانه

چند سالیست که با نوکری ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

بایگانی

تبار آدم

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۳۹ ق.ظ
توبه

دوباره جمعه آمد و اسیر غصه و غمم

به یاد صاحب الزمان دچار رنج و ماتمم

 

شنیده ام ز عاشقان ضعیف و خسته گشته است

سوال دارم از خودم: من از تبار آدمم؟

 

ز بس گناه می کنم سرشک غصه اش روان

من ادعا نمی کنم که بهترین عالمم

 


عهد شکسته ام بسی، وفا کجا و من کجا؟

دگر ملول و خسته ام ز توبه ی دمادمم

 

دگر نفس به سینه ی خسته ی من نمانده است

بیا عزیز فاطمه، تویی نفس، تویی دَمم 1و2

 

-------------------------------------

1-  داستان این سروده بر می گردد به ماجرای یکی از دیدارهای حضرت مهدی (عج) که یکی از علمای بزرگوار ایشان را در جمکران رؤیت می کنند و می بینند که بدن حضرت بسیار نحیف گشته. از ایشان علت آن را جویا می شوند و حضرت می فرمایند: از بس برای بخشش شیعیان به درگاه الهی انابه و زاری می کنند این حال برایشان اتفاق افتاده است.

 

2-  اسفند 1387 / ربیع الاول 1430

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی